نجاة العباد نسخه متنی
لطفا منتظر باشید ...
صفحهى 196در آنها واجب نيست. بلى در منافع آنها خمس هست به شرطى كه به قصد استفاده نگهدارى شده باشد.مسأله 4 اگر مالى به ارث به او برسد و بداند كسى كه اين مال از او به ارث رسيده خمس آن را نداده، بايد خمس آن را بدهد و نيز اگر در خود آن مال خمس نباشد، ولى انسان بداند كسى كه آن مال از او به ارث رسيده بدهكار خمس است، بايد خمس را از مال او بدهد.مسأله 5 اگر به سبب قناعت كردن، چيزى از مخارج سال انسان زياد بيايد واجب است خمس آن را بدهد.مسأله 6 چيزى كه متعلق خمس نباشد يا آن كه باشد و لكن خمس آن را داده باشد، اگر قيمت سوقيه آنها زياد شود زيادى قيمت آنها خمس ندارد، در صورتى كه آن چيزها را مال التجاره و سرمايه كسب قرار نداده باشد و مقصودش آن باشد كه اعيان آنها به ملك او باقى بماند و از منافع آن منفعت ببرد. و امّا اگر مقصود تجارت به آنها باشد، مثل اين كه زمينى بخرد براى فروختن، پس ظاهر آن است كه به زيادى قيمت آن خمس واجب مىشود به شرط آن كه در حال زياد شدن قيمت فروختن آن ممكن باشد، و امّا اگر نقل و انتقال آن ممكن نباشد مگر در سال بعد، پس زيادى قيمت آن از منافع سال آينده خواهد بود نه از سال اول.مسأله 7 خمس در ارباح مكاسب بعد از بيرون كردن مخارج و مصارف است كه در تحصيل منفعت بكار برده و تعلق آن در صورتى است كه از مخارج سال او زياد بيايد. و مبدأ سال كسبى روزانه از اول شروع به كسب است و براى كسى كه شغلش كاسبى روزانه نباشد مبدأ سال او رسيدن فايده است. و مبدأ سال زارع اول زمان رسيدن زراعت است كه به تصفيه غله حاصل مىشود. و مبدأ سال باغبان بريدن خرما و چيدن ميوه است، و اگر ميوه يا زراعت را پيش از وقت بريدن و چيدن بفروشد مبدأ سال او وقت گرفتن قيمت است. و كفايت نمىكند صرف مالك شدن مگر در صورتى كه مثل موجود باشد و تحصيل آن ممكن باشد به مطالبه كردن.