نجاة العباد نسخه متنی
لطفا منتظر باشید ...
صفحهى 198مخارجى كه لايق به حال اوست. و هم چنين است اگر در صورتى كه اخراج خمس از سرمايه بكند تنزل مىكند از كسب اول به كسبى كه لايق شأن او نيست و يا كفايت مؤنه او را نمىكند، پس در اين صورت هم سرمايه از مئونه محسوب است و خمس ندارد.مسأله 14 اگر كسى چند رقم عايدى داشته باشد مثل تجارت و زراعت و صنعت و مثل آنها، پس در سال مجموع عايدات و واردات خود را از هر جهت روى هم رفته حساب مىكند بعد از اخراج مئونه سال، آن چه از مجموع باقى مانده خمس آن را مىدهد و لازم نيست كه براى هر نوعى سال جداگانه قرار بدهد.مسأله 15 املاكى را كه دارد از درختها و حيوانات كه خمس به آنها تعلق نگرفته و يا گرفته و خمس آنها را داده بر سه قسم است:اول: آن كه مقصود باقى گذاردن آنهاست كه از عوائد متصله آن استفاده كند، مثل درخت بيد و چنار كه مقصود استفاده از چوب و شاخه آنها است و يا مثل گوسفند نر كه مقصود استفاده از چاقى آنها است واجب است خمس در اين صورت از شاخههاى زيادى درخت و پشم و مو و كرك حيوان، بلكه واجب است خمس كلفت شدن چوب درخت و چاق شدن حيوان.دوم: آن كه مقصود استفاده بردن از خود آن نباشد، بلكه غرض استفاده بردن از حاصل آن است، مثل درختان ميوهدار و شير و پشم حيوانات، پس در اين صورت خمس به منافع آنها تعلق مىگيرد، مثل ميوه و پشم و شير در صورتى كه از مئونه سال زيادتر باشند و امّا به خود درخت و گوسفند تعلق نمىگيرد.سوم: آن كه مقصود او تأمين معاش و مخارج باشد از نگهدارى آنها مثل گوسفندى كه از شير آن امرار معاش مىكند و يا درختى كه از ميوه آن زندگى مىنمايد، پس در اين صورت خمس به زيادتر از مئونه سال تعلق مىگيرد.مسأله 16 اگر با سرمايه خود در عرض سال به يك نوع تجارت مشغول