نجاة العباد نسخه متنی
لطفا منتظر باشید ...
صفحهى 254استفاده آن از بين نرود اجاره باطل نمىشود، و مستأجر حق فسخ اجاره را ندارد ولى اگر موجر آن را تعمير نكند و يا تعمير آن به قدرى طول بكشد كه مقدارى از استفاده آن از بين برود اجاره نسبت به آن مقدار باطل مىشود و مستأجر مىتواند اجاره باقى مانده را هم فسخ كند.مسأله 24 اگر بعد از تمام شدن مدت اجاره و يا پس از گذشتن مقدارى از مدت اجاره، معلوم شد كه اجاره باطل بوده است، مستأجر بايد اجرة المثل مقدارى كه استفاده كرده و يا در ضمان او تلف شده به اجاره دهنده بپردازد. و هم چنين در مواردى كه كسى را براى عملى اجير مىكنند و بعد معلوم مىشود كه اجاره باطل بوده است، بايد اجرة المثل عمل را به اجير بدهند.مسأله 25 اگر غير از خانه و اطاق و دكان و اجير، عينى مثلًا زمينى را اجاره دهند و شرط نكنند كه فقط خود مستأجر از آن استفاده كند، مىتواند آن را به كمتر يا مساوى يا بيشتر از آن چه اجاره كرده است به ديگرى اجاره بدهد، ولى خانه يا اطاق و يا دكان را نمىتواند بيشتر از آن چه اجاره كرده اجاره دهد، مگر اين كه كارى از قبيل تعمير يا سفيد كارى و امثال اينها در اينجا انجام داده باشد و يا آن را به غير جنسى كه اجاره كرده اجاره بدهد. و بنا بر احتياط مستحب آسيا و كشتى و كاروانسرا نيز مثل خانه و دكان است.مسأله 26 اگر اجير شرط كند كه براى خود مستأجر كار كند، نمىتوان او را به ديگرى اجاره داد و اگر شرط نكند نمىتوان او را زيادتر از مقدارى كه اجاره كرده اجاره داد، مگر اين كه او را به جنس ديگرى اجاره دهد، مثلًا او را به پول اجاره كند و به گندم اجاره بدهد.مسأله 27 اگر خانهاى را مثلًا به ده تومان اجاره كرد و نصف آن را خود سكونت نمود و نصف ديگر آن را به ده تومان اجاره داد بدون اين كه تعميرى در آن انجام داده باشد، جايز است و از قبيل اجاره به اكثر شمرده نمىشود. و هم چنين اگر خانهاى را براى مدتى به ده تومان اجاره كرد و نصف آن مدت را