نجاة العباد نسخه متنی
لطفا منتظر باشید ...
صفحهى 278كند و يا به طور مجانى اجازه بدهد و يا زارع را وادار كند كه زراعت را بچيند، و اگر از چيدن زراعت ضررى به زارع مىرسد لازم نيست عوض آن را به او بدهد و زارع نمىتواند و لو با دادن اجرت مالك را مجبور كند كه زراعت بيش از مدت مزارعه در زمين بماند.مسأله 4 اگر به واسطه پيش آمدى زراعت در زمين ممكن نشود، مثل اين كه ريزش برف فوق العاده مانع زراعت شود مزارعه بهم مىخورد، ولى اگر زارع بدون عذرى در زمين زراعت نكند، اگر زمين در اختيار زارع بوده، بايد اجرة المثل زمين را بدهد.مسأله 5 مزارعه عقد لازم است و با فسخ يك طرف بهم نمىخورد مگر در صورتى كه شرط كنند كه وى داراى خيار فسخ باشد، ولى با اقاله طرفين، مزارعه را مىتوان بهم زد، و هم چنين اگر زمينى قهراً از قابليت استفاده خارج شود، مثل اين كه آب آن قطع گردد و يا آب آن را چنان فرا گيرد كه نتوان زراعت نمود و نتوان علاج نمود، مزارعه باطل مىشود.مسأله 6 اگر بعد از قرارداد مزارعه مالك يا زارع بميرد، مزارعه باطل نمىشود و وارث به جاى آنان است، ولى اگر زارع بميرد و شرط كرده باشند كه خود زارع زراعت را انجام دهد مزارعه باطل مىشود.مسأله 7 اگر بعد از زراعت بفهمند كه مزارعه باطل بود، چنانچه بذر از مال صاحب زمين بود زراعت مال او است، و اگر بطلان مزارعه از اين جهت بود كه همه محصول را براى صاحب زمين قرار دادهاند دادن اجرت كار زارع و يا مخارج ديگرى را كه كرده بر صاحب زمين واجب نيست، و اگر بطلان مزارعه از جهت ديگر بوده بايد اجرت كار زارع و مخارج ديگرى را كه كرده به او بدهد. و چنانچه بذر مال زارع بود زراعت نيز مال او است و در اين صورت اگر بطلان مزارعه از اين جهت بود كه همه حاصل را براى زارع قرار دادهاند دادن اجرة المثل زمين بر زارع واجب نيست، و اگر بطلان مزارعه از جهت ديگر بود