نجاة العباد نسخه متنی
لطفا منتظر باشید ...
صفحهى 292وصيت بكند، فقط در سه يك اموالش نفوذ دارد مثل سالم، و اگر بيماريش متصل به موت باشد اشكالى نيست كه وصيت او نيز در سه يك اموالش فقط نافذ است. و اشكالى نيست كه تصرفاتى كه مىكند به نحو متعارف و ثمن المثل و تصرفات ديگر از قبيل خوردن و آشاميدن و مهمانى و ساير مخارج ديگرش نيز نافذ و صحيح است. و امّا تصرفات تبرعيه او مثل هبه و وقف و صدقه و صلح بىعوض و چيزهايى كه از اين قبيل است و موجب ضرر به ورثه است، محل اشكال است، و اقوى نفوذ آن است مطلقاً، و حال او حال سالم است در جميع تصرفات.مسأله 2 اگر كسى در مرض موت اقرار كند كه به فلان كس بدهكارى دارم يا فلان مال من از فلان شخص است، پس اگر متهم نيست به اين كه مىخواهد ضرر به ورثه برساند يا نفع به ديگرى، اقرارش در همه چيزى نافذ است و بايد عمل شود گر چه اقرار كند كه تمام مالم مال فلان است، و امّا اگر قرائنى در كار است كه گمان مىرود بخواهد دروغ بگويد، مثل اين كه با وارث خود دشمنى دارد كه گمان مىرود بخواهد ضرر به آنها بزند يا با يكى محبت شديد دارد كه گمان مىرود بخواهد به او نفع برساند، در اين صورت اقرارش در زيادى بر ثلث مالش نفوذ ندارد و مىتوانند ورثه قبول نكنند.مسأله 3 اگر معلوم نباشد كه مريضى كه اقرار كرده متهم است يا مأمون است، اقوى آن است كه اقرارش نافذ نيست و بهتر آن است كه وارث با كسى كه مريض براى او اقرار كرده مصالحه كنند.مسأله 4 ثلثى كه در اقرار و وصيت گفته شد، بايد حساب شود از تمام دارايى ميت در حال مردنش از عين و دين و منفعت و حق و غير اينها هر چه هست.