نجاة العباد نسخه متنی
لطفا منتظر باشید ...
صفحهى 303واجب آن است كه قبض به اذن هبه كننده باشد و اگر مال در دست كسى كه هبه به او شده است باشد لازم نيست قبض تازه، و لازم نيست مدتى بگذرد كه بشود قبض كند و فوريت در قبض شرط نيست و هر چه عقب بيفتد مانعى ندارد.مسأله 5 اگر مالى كه هبه شده، نمايى داشته باشد قبل از قبض، مثل آن كه درخت ميوه بدهد يا گوسفند پشم بدهد يا بزايد، مال هبه كننده است.مسأله 6 اگر هبه كننده قبل از قبض و بعد از عقد بميرد، عقد باطل مىشود و مال به ورثه او مىرسد و ورثه او جانشين او نمىشوند در تحويل دادن. و همين طور اگر كسى كه به او هبه شده بميرد پيش از تحويل گرفتن، هبه باطل مىشود و ورثه او جانشين او نمىشوند در قبض.مسأله 7 اگر هبه تمام شد و قبض واقع شد، پس اگر به ارحام خود هبه كرده مثل پدر و مادر و اولاد و عمو و خاله و ديگر ارحام، هبه كننده نمىتواند برگردد در هبه خود و مال را پس بگيرد، و اگر به اجنبى هبه كرده مىتواند پس بگيرد، در صورتى كه مال به حال خود باقى باشد، پس اگر تلف شده باشد تمام آن يا بعض آن رجوع نمىتواند بكند.مسأله 8 اقوى آن است كه شوهر و زن در حكم اجنبى هستند نه خويشاوندان گر چه رجوع آنها كراهت دارد، و احتياط مستحب آن است كه پس از هبه و تحويل رجوع نكنند.مسأله 9 اگر آن كسى كه به او هبه شده عوض داد به هبه كننده در ازاء هبه چه شرط عوض بشود يا بدون شرط عوض بدهد نمىتواند هبه كننده رجوع كند و هبه را پس بگيرد، چنانچه اگر هبه كننده در هبه قصد قربت كند جائز نيست رجوع كند.مسأله 10 در حكم تلف است در اين كه جائز نيست از بخشش برگردد هر تصرفى كه مال را به ديگرى نقل بدهد، مثل فروختن و صلح كردن و هبه كردن و هر تصرفى كه عين را تغيير بدهد به طورى كه گفته شود به حال خود