داستان آيه 7 - نماز راز دوست نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

نماز راز دوست - نسخه متنی

علی رستمی چافی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

داستان آيه 7

صابران در اسارت و نماز

حجة الاسلام على اكبر ابوترابى (نماينده مقام معظم رهبرى در امور آزادگان مى گويد: خوب به ياد دارم اولين بارى كه نماز در زمان اسارت براى ما جلوه خاصى پيدا كرد. بعد از هفت ، هشت روز سرگردانى (پس از اسارت ) بود كه ما را از اين طرف به آن طرف مى كشاندند تا سرانجام به وزارت دفاع (عراق ) منتقل شديم .

اولين اسيرى كه به اتاق ما فرستاده شد سروان خلبان اسماعيل بيگى بود ايشان وقتى به محيط سراسر رعب شكسته كه به گردنش ‍ بسته بود قبل از اين كه لباسش را بيرون آورد و به نماز ايستاد و با طماءنينه و شوق به راز و نياز با پروردگار پرداخت در عراق كسى جراءت نماز خواندن نداشت . بعضى وقتها (ما را با سربازان خودشان كه به نظر آنان مجرم بودند) در يك سلول مى انداختند. وقتى زندانيهايشان زياد مى شد آنها را پهلوى ما قرار مى دادند، مى ديديم نماز نمى خوانند مى گفتيم : چرا نماز نمى خوانيد؟ مى گفتند:

(صلوة قلبى است ! ما نماز قلبى مى خوانيم )، براى اينكه اگر اينها بفهمند ما نماز مى خوانيم پوست ما را مى كنند. يكى از (سربازان عراقى ) مى گفت : من يك مرتبه اذان گفتم و به اين بدبختى و مكافات مبتلا شدم و اگر نماز بخوانم معلوم است چه مى شود. در چنين شرايطى فرزندان و برادران شما به خاطر تعهد به نماز و تعهدات مكتبى و اخلاقى ، نماز خواندند، تبعيدشان كردند، سياهشان كردند، چشم بعضى را در آوردند.

تعدادى را آنقدر زدند كه دو نفر از آنان چشمايشان كه از حدقه بيرون آمد. همان شبى كه اينها چشمانشان را از دست دادند و زخمى و خونين بودند صبح ، نماز خودشان را دسته جمعى خواندند. .(55)

باز برادر آزاده ديگر (( حميد حكيم خواه )) درباره يكى از آزادگان مى گويد: وقتى نماز و سجده طولانى و همراه با آه و ناله وى تمام شد، سرباز بعثى صدام او را صدا زد و به خشم پرسيد: چرا اين همه در سجده بودى ؟ صبح روز بعد آن برادر هم سلولى را به جرم دعا و سجده طولانى ، به بيست و پنج ضربه شلاق محكوم كردند و با كابل ، پشت او سياه نمودند، طورى كه پس از تحمل ضربات ، به حالت اغما و بيهوشى دچار شد. .(56)

آرى اينچنين است استعانت و صبر در نماز!

آيه 8 : نيكوكاران در نماز و وفاكنندگان به پيمان

و اقام الصلوة و اتى الزكوة م الموفون بعهدهم اذا عاهدوا.(57)

ترجمه

نيكوكاران كسانى هستند و نماز برپا مى دارند و زكات مى دهند و وفاكنندگان پيمانشان هستند چون پيمان كنند.

تفسير آيه  

در اين آيه شريفه يكى از اصول نيكيها را برپا داشتن نماز مى شمرد و مى گويد. (( آنها نماز را برپا مى دارند (نيكوكاران ) و اقام الصلوة نمازى كه اگر با شرائط و حدودش ، و با اخلاص و خضوع ، انجام گيرد، انسان را از هر گناه باز مى دارد و به هر خير و سعادتى تشويق مى كند.

و يكى از اوصاف نيكوكاران در اين آيه اداء زكات و حقوق واجب مالى ذكر كرده و مى فرمايد: آنها زكات را مى پردازند (مراد نيكوكاران ) وآتى الزكوة . بسيارند از افرادى كه در پاره اى از موارد حاضرند به مستمندان كمك كنند اما در اداء حقوق واجب سهل انگار مى باشند، و به عكس گروهى غير از اداى حقوق واجب به هيچگونه كمك ديگرى تن در نمى دهند، حتى حاضر نيستند حتى يك دينار به نيازمندان افراد بدهند، آيه فوق با ذكر (( انفاق مستحب و ايثارگرى )) از يكسو، و (( اداى حقوق واجب )) از سوى ديگر، اين هر دو گروه را از صف نيكوكاران واقعى خارج مى سازد و نيكوكار را كسى مى داند كه در هر ميدان انجام وظيفه كند.

و يكى ديگر از اوصاف نيكوكاران در اين آيه اين است كه نيكوكاران را بعنوان وفاى به عهد مى شمرد و مى فرمايد: (( كسانى هستند كه به عهد خويش به هنگامى كه پيمان مى بندند وفا مى كنند )) و الموفون بعهدهم اذا عاهدوا چرا كه سرمايه زندگى اجتماعى اعتماد متقابل افراد جامعه است ، و از جمله گناهانى كه رشته اطمينان و اعتماد را پاره مى كند و زير بناى روابط اجتماعى را سست مى نمايد ترك وفاى به عهد است . .(58)

به همين دليل در روايات اسلامى چنين مى خوانيم كه مسلمانان موظفند سه برنامه را در مورد همه انجام دهند، خواه طرف مقابل ، مسلمان باشد، يا كافر، نيكوكار باشد يا بدكار، و آن سه عبارتند از: وفاى به عهد، اداى امانت ، و احترام به پدر و مادر..(59)

/ 139