الم تر الى الذين قيل لهم كفوا ايديكم و اقيموا الصلوه و اتو الزكوه .(80)
ترجمه
آيا نديدى كسانى را كه به آنها دست از پيكار بر داريد و نماز را بر پا كنيد و زكات بدهيد
تفسير آيه
آيه شريفه درباره نماز در هنگام جنگ و جهاد سخن مى گويد قرآن در اين جا مى فرمايد: (( راستى شگفت انگيز است حال جمعيتى كه در يك موقعيت نامناسب با حرارت و شور عجيبى تقاضا مى كردند كه به آنهااجازه جهاد داده شود، و به آنها دستور داده شد كه فعلا خوددارى كنيد و به خودسازى و انجام نماز و تقويت نفرات خود و اداى زكات بپردازيد،اما هنگامى كه زمينه از هر جهت آماده شد و دستور جهاد نازل گرديد، ترس و وحشت يكباره وجود آنهارا فرا گرفت ، و زبان به اعتراض در برابر اين دستور گشودند )) آنها طبق آيه شريفه فوق اعتراض خود را (( صريحا مى گفتند، خدايا به اين زودى دستور جهاد را نازل كردى ؟ چه خوب بود اين دستور مدتى به تاخير مى افتاد! و يا اينكه اين رسالت به عهده نسلهاى آينده واگذار مى شد. .(81)در تفسير اين آيه شريفه به يك سوال و جواب توجه شود سوال اين است كه چرا از ميان تمام دستورهاى اسلامى تنها مسئله نماز و زكات ذكر شده است ،در حالى كه دستورهاى اسلام منحصر به اينها نيست .پاسخ سوال اين است كه (( نماز )) رمز پيوند با خدا و (( زكات )) رمز پيوند با خلق خدا است ، بنابراين منظور اين است كه به مسلمانان دستور داده شد با برقرارى پيوند محكم با خداوند و پيوند محكم با بندگان خدا، جسم و جان خود و اجتماع خويش را آماده براى جهاد كنند، و به اصطلاح خود سازى نمايد، و مسلما هرگونه جهادى بدون آمادگى هاى روحى و جسمى افراد و بدون پيوندهاى محكم اجتماعى محكوم به شكست خواهد بود، مسلمان در پرتو نماز و نيايش با خدا ايمان خود را محكم و روحيه خويش را پرورش مى دهد و آماده هرگونه فداكارى و از خودگذشتگى مى شود و بوسيله زكات شكافهاى اجتماعى پر مى گردد، و از نظر تهيه نفرات آزموده و ابزار جنگى كه زكات يك پشتوانه اقتصادى براى تهيه آنها مى باشد بهبود مى يابد، و به هنگام صدور فرمان جهاد آمادگى كافى براى مبارزه با دشمن خواهند داشت . .(82)
شان و نزول آيه
جمعى از مفسران مانند بزرگ شيخ طوسى (( تبيان )) و نويسنده تفسير (( قرطبى )) و نويسنده تفسير (( المنار )) از ابن عباس چنين نقل كرده اند كه جمعى از مسلمانان هنگامى كه در مكه بودند، و تحت فشار و آزار شديد مشركان قرار داشتند، خدمت پيامبر عليه السلام رسيدند و گفتند: ماقبل از اسلام عزيز و محترم بوديم ، اما بعد از اسلام وضع ما دگرگون شد،ان عزت و احترام را از دست داديم ، و همواره مورد آزار دشمنان قرار داريم ،اگر اجازه دهيد با دشمن مى جنگيم تا عزت خود را باز يابيم آن روز پيامبر عليه السلام فرمود: من فعلا مامور به مبارزه نيستم ولى هنگامى كه مسلمانان به مدينه آمدند و زمينه آماده براى مبارزه مسلحانه شد و دستور جهاد نازل گرديد بعضى از افراد داغ و آتشين از شركت در ميدان جهاد مسامحه مى كردند، و از آن جوش و حرارت خبرى نبود، آيه فوق نازل شد و به عنوان تشجيع مسلمانان و ملامت افراد مسامحه كار حقايقى را بيان نمود. .(83)