و اقم الصلوة طرفى النهاز و زلفا من الليل ان الحسنات يذهبن السيئات ذلك ذكرى للذاكرين .(224)
ترجمه
نماز را در آغاز و انجام روز پاسى از شب بر پا دار كه مسلما نيكيها بدييها را مى زدايد اين باى پند پذيران تذكرى است .
تفسير آيه
در اين آيه شريفه خداوند به انسانها فرمان به اقامه نماز داده است و مى فرمايد: (( نماز رادر دو طرف روز و در اوئل شب بر پا دار )) (و اقم الصلوة طرفى النهارو زلفا من الليل ) ظاهر تعبير طرفى النهار (دو طرف روز) اين است كه نماز صبح و مغرب را بيان مى كند ،كه در دو طرف روز قرار گرفته (( زلف )) كه جمع (( زلفه )) به معنى نزديكى است به قسمتهاى آغاز شب كه نزديك به روز است گفته مى شود بنابراين منطبق بر نماز عشا مى گردد.همين تفسير در روايات ائمه اهل بيت عليه السلام نيز واد شد كه آيه فوق اشاره به سه نماز ( صبح ومغرب و عشا) است در اينجا سوال پيش مى آيد كه چرا از نمازهاى پنجگانه تنها در اين جا اشاره به سه نماز صبح و مغرب وعشا شده و از نماز ظهر و عصر سخن به ميان نيامده است پيچيده بودن پاسخ اين سوال سبب شده است كه بعضى از مفسران (( طرفى النهار )) را آنچنان وسيع بگيرند كه هم نماز صبح و هم مغرب را شامل شود به نماز عشا است همه نمازهاى پنجگانه را در مى گيرد.ولى انصاف اين است كه (( طرفى النهار )) تاب چنين تفسيرى را ندارد مخصوصا باتوجه به اينكه مسلمانان صدر اول مقيد بودند كه نماز ظهر را در وقت و نماز عصر را حدود نيمه وقت ( ميان ظهر و غروب آفتاب ) انجام دهند.تنها چيزى كه مى توان اينجا گفت اين است كه در آيات قرآن گاهى هر پنج نماز ذكر شده است مانند (اقم الصلوة لدولك الشمس الى غسق الليل و قرآن الفجر )) (225) وگاهى سه نماز مانند آيه مورد بحث و گاهى نماز ذكر شده است مانند( حافظوا على الصلوت و الصلوت الوسطى و قرموا الله قانتين ) .(226)بنابرانى لزومى ندارد كه در هر مورد هر پنج نماز با يكديگر ذكر شود بخصوص اينكه گاهى مناسبات ايجاب مى كند كه تنها روى نماز ظهر(صلوة ) به خاطر اهميتش تكيه شود، و گاهى روى نماز صبح و مغرب وعشا كه گاهى بخاطر خستگى و يا خواب ممكن است در معرض فراموشى قرار گيرد.سپس براى اهميت نماز روزانه خصوصا و همه عبادات و طاعات عموما چنين مى گويد: (( حسنات سيات را از ميان مى برند (ان الحسنات يذهبن السيئات ) (( و اين تذكر و يادآورى است براى آنها كه توجه دارند )) (ذلك ذكرى لللذين آيه فوق همانند قسمتى ديگر از آيات قرآن تاثير اعمال نيك را در ميان بردن آثار سوء اعمال بد بيان مى كند،در سوره نساء آيه 31 مى خوانيم (ان تجتنبوا كبائر ما تنهون عنه نكفر عنكم سيئاتكم ) عنكبوت مى خوانيم (واللذين امنوا و عملوا الصالحات لنكفرون عنهم سيئاتهم ) (( كسانى كه ايمان آوردند وعمل صالح انجام دادند گناهان آنان را مى پوشانيم )) و به اين ترتيب اثر خنثى كنند گناه را در طاعات و اعمال نيك تثبيت مى كند از نظر روانى نيز شك نيست كه هر گناه و عمل زشتى ،يك نوع تاريك در روح و روان انسان ايجاد مى كند كه اگر ادامه يابد اثرات آنها متراكم شده به صورت وحشتناكى انسان را مسخ مى كند ولى كار نيك كه از انگيزه الهى سرچشمه گرفته به روح آدمى لطافتى مى بخشد كه آثار گناه را مى تواند از آن بشويد و آن تيرگى ها را به روشنائى مبدل سازد اما از آنجاكه جمله فوق (( ان الحسنات يذهبن السيئات )) بلافاصله بعد از دستور نماز ذكر تفسير به نمازهاى روزانه شده دليل بر انحصار نيست بلكه همانگونه كه بارها گفته ايم بيان يك مصداق قطعى است .