1- جمله (( الم تر )) آيا نديدى به گفته بسيارى از مفسران به معنى (( الم تر تعمل )) (آيا نمى دانى ) است
زيرا تسبيح عمومى موجودات جهان چيزى نيست كه با چشم ديده شود بلكه به هر معنى كه باشد با قلب و عقل ،درك مى گردد ، اما از آنجا كه اين مساله آنقدر واضح است كه گوئى با چشم ديده مى شود،تعبير به الم تر شده است .اين نكته نيز قابل توجه است كه مخاطب در اين آيه گرچه شخص پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله مى باشد اما به گفته جمعى از مفسران منظور از آن عموم مردم است ، و اين در قرآن امثال ونظائر فراوان دارد اما بعضى گفته اند اين خطاب در مرحله رويت و مشاهده مخصوص پيامبر صلى الله عليه و آله است ،چرا كه خداوند درك و ديدى به او داده بود كه تسبيح و حمد همه موجودات اين عالم را مشاهده مى كرد، و همچنين بندگان خاص كه پيرو مكتب اويند و به مقام شهود مى رسند ولى در مورد عموم جنبه شهود عقلى وعملى دارد نه شهود عينى .(348)
2- تسبيح عمومى موجودات عالم :
آيات مختلف قرآن سخن از چهار عبادت در مورد همه موجودات اين جهان بزرگ مى فرمايد: تسبيح ،حمد،سجده ، نماز در آيه مورد بحث از نماز و تسبيح سخن مى گويد و در آيه 15 از سوره رعد سخن عمومى است (و الله يسجد من فى السموات و الارض ) و در آيه 44 سوره اسرء سخن از تسبيح و حمد تمامى موجودات عالم هستى ( وان من شى ء الا يسبح بحمده ) درباره حقيقت حمد و تسبيح عمومى موجودات ،جهان و تفسيرهاى گوناگونى كه در اين زمينه گفته شده است در ذيل آيه 44 سوره اسراء فشرده اى از آن را در اينجا متذكر مى شويم .
دو تفسير قابل توجه
الف ) تمامى ذرات اين عالم اعم از آن را عاقل مى شماريم يا بى جان يا غير عاقل همه داراى نوعى درك و شعورند و در عالم خود تسبيح و حمد خدا مى گويند،هر چند ما قادر به درك آن نيستيم ،شواهدى از آيات قرآن نيز براى اين تفسير اقامه شده است .ب ) منظور از تسبيح و حمد همان چيزى است كه ما آن را (( زبان حال )) مى ناميم ، يعنى مجموعه نظام جهان هستى و اسرار شگفت انگيزى كه در هر يك از موجودات اين عالم نهفته است ،با زبان بى زبانى ،با صراحت و بطور آشكارا از قدرت و عظمت خالق خود،و علم ،و حكمت بى انتهاى او سخن مى گويند، چرا كه هر موجود بديع و هر اثر شگفت انگيزى ،حتى يك تابلو نفسى نقاشى يا يك قطعه شعر زيبا و نعز،حمد و تسبيح ابداع كننده خود را مى گويد، يعنى از يك سوء صفات برجسته او را بيان مى دارد (حمد) و از سوى ديگر عجب و نقص را از او نفى مى كند (تسبيح ) تا چه رسد به اين جهان با عظمت و آن همه عجائب و شگفتيهاى بى پايانش . البته اگر جمله (( يسبح له من فى السموات و الارض )) ) به معنى تسبيح كسانى كه در آسمانها و زمين هستند بگيريم و ظاهر كلمه (( من )) را در ذوى العقول حفظ كنيم (( تسبيح )) در اينجا به معنى اول خواهد بود كه يك تسبيح آگاهانه و اختيارى است ولى لازمه اين سخن است كه براى پرندگان نيز چنين شعورى قائل باشيم زيرا پرندگان در آيه فوق در كنار (( من فى السموات )) قرار گرفته اند،البته اين موضوع عجيب نيست زيرا در بعضى ديگر از آيات قرآن چنين دركى براى بعضى از پرندگان آمده است .
3- علت ذكر پرندگان در آيه از ميان موجودات :
در اينكه چرا در آيه فوق ميان موجودات جهان روى تسبيح پرندگان آن هم در حالتى كه بالهاى خود را بر فراز آسمان گسترده اند تكيه شده نكته اى وجود دارد و آن اينكه پرندگان علاوه بر تنوع فوق العاده زيادشان ،ويژگيهائى دارند كه چشم و دل هر عاقلى را به سوى خود جذب مى كند ،اين اجسام سنگين بر خلاف