مردى از اهالى بلخ همراه غلامش به زيارت مرقد شريف حضرت امام رضا عليه السلام به مشهد آمدند آن مرد در قسمت بالا سر مرقد ،مشغول نماز شد و غلامش در قسمت پايين به نماز ايستاد، وقتى كه به سجده رفته و سجده را طول دادند، زوار دريافتند كه نياز به درگاه بى نياز عرضه كرده اند و به زبان حاجتى از حضرت دوست خواسته اند.قبل از غلام ، آن مرد سر از سجده برداشت و غلام خود را به حضور طلبيد غلام بى درنگ سر از سجده برداشت و به حضور او آمد آن مرد به غلام خود گفت : (( آيا مى خواهى تو را آزاد كنم ؟ )) غلام گفت (( آرى )) آن مرد به غلام گفت (( تو را در راه خدا آزاد مى كنم و كنيزم را كه در بلخ است نيز آزاد نموده و او را در عقد و ازدواج تو در آوردم ، و ضامن مهريه اش شدم فلان مزرعه ام را وقف شما و فرزندان شما و نسلهاى آينده شما كرده و اين امام را بر اين موضوع گواه مى گيرم )) غلام با شنيدن اين سخن گريه كرد و گفت (( سوگند به خدا و اين امام ! من در سجده همين مطلب را از امام خواستم كه گفتى و اينك به حاجتم رسيدم . )) .(382)
آيه 64 : اقامه كنندگان نماز، باور دارند به آخرت
الذين يقيمون الصلوة و يوتون الزكوة و هم بالاخرة يوقنون .(383)
ترجمه
نيكوكاران كسانى هستند كه بر پا دارندگان نماز و دهندگان زكات و يقين كنندگان به آخرت هستند.
تفسير آيه
آيه مورد نظر نيكوكاران را به سه وصف ، توصيف كرده و مى فرمايد : (( آنها كسانى هستند كه نماز را بر پا مى دارند و زكات را ادا مى كنند و به آخرت يقين دارند )) (الذين يقيمون الصلوة و يوتون الزكوة و بالاخرة هم يوقنون ) پيوند خلق خدا از طريق نماز،و با خلق خدا از طريق زكات ، قطعى است ويقين آنها به دادگاه قامت انگيزه نيرومندى است براى پرهيز از گناه و براى انجام وظائف ..(384)
داستان آيه 64
بريدگان از دنيا و دلبستگان به آخرت
نوف بكالى مى گويد: (( يك شب نزد امير المومنين على عليه السلام به سر كردم آن حضرت همه شب را نماز مى خواند و ساعت به ساعت بيرون مى آمد و به آسمان نگاه مى كرد و قرآن مى خواند چون پاسى از شب گذشت به من