داستان آيه 56 - نماز راز دوست نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

نماز راز دوست - نسخه متنی

علی رستمی چافی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

شود و به نماز ختم مى گردد چرا كه نماز مهمترين رابطه خلق و خالق است نماز برترين مكتب عالى تربيت است نماز ،وسيله بيدارى روح و جان بيمه كننده انسان در برابر گناهان است خلاصه نماز هر گاه با آدابش انجام گيرد زمينه مطمئن براى همه خوبيها و نيكيها خواهد بود.

يادآورى اين نكته لازم است كه در آيه نخست سوره مومنون و آيه مورد بحث اشاره به دو مطلب متفاوت مى كند،و به همين دليل آيه نخست ، (( صلوة )) به صورت مفرد و در آيه مورد بحث به صورت جمع است ،اولى به مساله خشوع و توجه به خاص درونى ،كه روح نماز است و اثر بر تمام اعضاء مى گذارد اشاره مى كند، اين آيه مذكور به مساله آداب و شرايط نماز از نظر وقت و زمان و مكان وهمچنين ،از نظر تعداد نمازها و به نماز گزاران و مومنان راستين توصيه مى كند در همه نمازها مراقب همه آداب و شرايط باشند. .(340)

داستان آيه 56

نماز اول وقت امام رضا عليه السلام در مذاكره علمى

يكى ازاديانى كه نامش در قرآن آمده ( صابئين ) است كه به حضرت يحيى عليه السلام گرايش مخصوص دارند،ضمنا براى ستارگان تاثيرى قائلند و نماز و مراسم ويژهاى دارند كه هنوز در خوزستان گروهى از آنان هستند.

اين فرقه رهبرى بسيار دانشمند ولى مغرور داشتند كه بارها با امام رضا عليه السلام گفتگو كرد ولى زير باز نمى رفت در يكى از جلسات امام رضا استدلالى كرد كه او تسليم شد و گفت : (( الان لان قلبى )) حالا روح من نرم شد حاضرم مكتب تو را بپذيرم ،ولى ناگهان صداى اذان بلند شد، امام رضا عليه السلام جلسه را ترك كرد مردم گفتند :فرصت حساسى است ، چنين فرصتى پيش نمى آيد امام رضا عليه السلام فرمود : (اول نماز) آن دانشمند صائبى كه اين تعهد را از امام رضا عليه السلام ديد،علاقه اش بيشتر شد اما بعد از نماز گفتگويش را تكميل كرد و ايمان آورد. .(341)

آيه 57 : تجارت و عدم غفلت از اقامه نماز

رجال لا تلهيهم تجارة و لا بيع عن ذكر الله و اقام الصلوة و ابتاء الزكوة يخافون يوما تتقلب فيه القلوب و الابصار .(342)

ترجمه

مردانى كه تجارت و داد ستد از ياد خدا و بر پا داشتن نماز واداى زكات غافلشان نمى كند،از روزى بيمنا كند كه دلها و چشمها در آن تاب مى شود .

تفسير آيه  

در اين آيه شريفه مذكور درباره آن سخن مى گويد و مى فرمايد: (( مردانى كه نه تجارت آنها را از يا خدا و بر پا داشتن نماز و اداى زكات باز مى دارد و نه خريد و فروش )) ( رجال لا تلهيهم تجارة ولا عن ذكر الله و اقام الصلوة و ايتاء الزكوة ) و دنباله آيه اين نكته را اشاره مى كند كه (( آنها از روزى مى ترسند كه دلها و ديده ها در آن دگرگون و زير و رو مى شود )) (يخافون يوما تتقلب فيه القلوب و الابصار) ذكر اين نكته لازم است كه در اين آيه هم (( تجارت )) آمده است و هم (( بيع )) با اينكه به نظر مى رسد هر دو يك معنى باشد،ولى ممكن است تفاوت اين دو از اين نظر باشد كه تجارت اشاره به يك كار مستمر و مداوم است ، ولى بيع براى يك مرحله به صورت گذر است .

توجه اين امر ضرورى است كه نمى فرمايند آنها مردانى هستند كه به سوى تجارت و بيع نمى روند بلكه مى فرمايد تجارت آنها از ياد خدا و بر پا داشتن نماز واداى زكات غافل نمى كند آنها پيوسته از روز قيامت و دادگاه عدل پروردگار كه از شدت وحشتش دلها و چشمها در آن دگرگون مى شود بيمناكند (بايد توجه داشته باشيم جمله (( يخافون )) به مقتضاى اينكه فعل مضارع است دلالت بر استمرار خوف وترس آنها از قيامت دارد خوف وترسى كه آنان را به انجام و رسالتها وادار مى كند. .(343)

حديث وارده در مورد آيه

درباره اين گروه از مردان الهى كه پاسداران وحى و هدايتند امام باقر عليه السلام فرمودند: (( هم التجار الذين تلهيهم تجارة و لا بيع و لا عن ذكر الله ،اذا دخل مواقيت الصلوة ادوا الى الله حقه فيها )) (( آنها تاجرانى هستند كه تجارت و بيع آنان را از ياد خدا غافل نمى سازد، هنگامى كه وقت نماز داخل مى شود حق آن را اداء مى كنند )) .(344)

/ 139