از نظر بهداشتى شستن صورت و دستها آن هم پنج بار و يا لااقل سه بار در شبانه روز،اثر قابل ملاحضه اى در نظافت بدن دارد،مسح كردن بر سر و پشت پاها كه شرط آن رسيدن آب به موها يا پوست تن است ، سبب مى شود كه اين اعضا را نيز پاكيزه بداريم ،و همانطور كه در فلسفه غسل هم در تفاسير آمده تماس آب با پوست بدن اثر خاصى در تعادل اعصاب سمپاتيك و پاراسمپاتيك دارد و از نظر اخلاقى و معنوى چون با قصد قربت و براى خدا انجام مى شود اثر تربيتى دارد مخصوصا چون مفهوم كنائى آن اين است كه از فرق نا قدم در راه اطاعت تو گام بر مى دارم مويد اين فلسفه اخلاقى و معنوى است در روايتى از امام على بن موسى الرضا عليه السلام مى خوانيم :(( انما بالوضوء و بدء به لان يكون العبد طاهرا اذا اقام بين يدى الجبار، عند مناجاته اياء، مطعيا له فيما امره ،نقيا من الادناس و النجاسة ،مع ما فيه من ذهاب الكسل ، و طرد النعاس و تزكيه الفواد للقيام بين يدى الجبار )) (براى اين دستور وضو داده شده و در آغاز عبادت با آن است كه بندگان هنگامى كه در پيشگاه خدا مى ايستد و با او مناجات مى كنند پاك مى باشند،و دستورات او را بكار بندند، از آلودگيها و نجاستها بر كنار شوند، علاوه بر وضو سبب مى شود آثار خواب و كسالت از انسان برچيده شود و قلب براى قيام در پيشگاه خداوند نور صفا يابد. .(124)
داستان آيه 19
آموزش وضوء به پير مرد
پير مردى مشغول وضو بود،اما طرز صحيح وضو گرفتن را نمى دانست . اما حسين عليه السلام و امام حسين عليه السلام كه در آن هنگام طفل بودند، وضو گرفتن پيرمرد را ديدند. جاى ترديد نبود، تعليم امام مسائل و ارشاد جاهل واجب است ،بايد وضوى صحيحى را به پير مرد ياد داد،اما اگر مستقيما به او گفته شود وضو تو صحيح نيست ،گذشته از اينكه موجب رنجش خاطر او مى شود، براى هميشه خاطره تلخى از وضو خواهد داشت بعلاوه از كجا كه او اين تذكر را براى خود تحقير نكند و يكباره روى دنده لجبازى نيفتد و هيچ وقت زير بار نرود اين دو طفل انديشيدند تا به طور غير مستقيم او را تذكر كنند در ابتدا با يكديگر به مباحثه پرداختند و پير مرد مى شنيد يكى گفت (( وضوى من از وضوى تو كاملتر است )) ديگرى گفت (( وضوى من از وضوى تو كاملتر است )) بعد توافق كردند در حضور پير مرد هر دو نفر وضو بگيرند و پير مرد داورى كند طبق قرار عمل كردند و هر دو نفر وضوى صحيح و كاملى جلو چشم پيرمرد گرفتند و پيرمرد تازه متوجه شد كه وضوى صحيح چگونه است . به فراست مقصود اصلى دو طفل را دريافت و سخت تحت تاثير محبت بى شائبه و هوش و فطالت آنها قرار گرفت و گفت (( وضوى شما صحيح و كامل است من پيرمرد نادان هنوز وضو ساختن را نمى دانم به حكم محبتى كه بر امت جد داريد، مرا متنبه ساختيد، متشكرم . .(125)
وضو و ميرزا حبيب الله رشتى
وقتى ميرزا حبيب الله رشتى در حال نزع و جان كندن بود، هر چه او را به قبله دراز مى كردند،او پاى خود را جمع و چيزى هم نمى گفت چون چندين بار اين كار تكرار شد ،از ميرزا علت را پرسيدند به زحمت قبل از فوت گفت (( چون وضو ندارم )) پايم را رو به قبله دراز نمى كنم . .(126)
آيه 20 : نماز و ايمان به خداو رسول باعث نعمتها
و لقد اخذ ميثاق بنى اسرائيل و بعثها منهم اثنى عشر نقيبا و قال الله النى معكم لئن اقمتم الصلوة و اتيتم الزكوة و امنتم برسلى و عزرتموهم و اقرضتم الله قرضا حسنا لا كفرن عنكم سياتكم و لا د خلنكم جنات تجرى من تحتها الانهار فمن كفر بعد ذلك منكم فقد ضل سواء السبيل .(127)
ترجمه
خدا از بنى اسرائيل پيمان گرفت ،و از آنها دوازده رهبر و سرپرست بر انگيختيم و خداوند (به آنها) گفت من با شما هستم ،اگر نماز را بر پا داريد و زكات را بپردازيد و به رسولان من ايمان بياوريد و آنها را يارى كنيد و بخدا قرض الحسنه بدهيد (در راه او به نيازمندان كمك كنيد) گناهان شما را مى پوشانم ( مى بخشم ) و شما را در باغهاى بهشت كه نهرها از زير درختان آن جارى است وارد مى كنم ، اما هر كس بعد از اين كافر شود از راه راست منحرف گرديده است .