اين حكم اسلامى يعنى اعتدال در جهر و اخفات از دو نظر به ما ديد و درك مى بخشد.نخست :از اين نظر كه مى گويد:عبادت خود را آنچنان انجام ندهيد كه بهانه به دست دشمنان بدهيد ،آنها را به استهزاء و ايرادگيرى وا دارد،چه بهتر كه توام با متانت و آرامش و ادب باشد كه تنها نتوانند بر آن خرده گيرى كنند بلكه نمونه اى از شكوه و ادب اسلامى و ابهت و عظمت عبادت گردد آنها كه سعى دارند در مواقعى كه مردم استراحت كرده اند با صداى بلند گوشخراشى كه از بلند گوهاى پر غوغا راه مى اندازند موجوديت جلسات خود را نشان دهند و به پندار خود با اين عمل صداى اسلام را به گوش ديگران برسانند،اين نه تنها صداى اسلام نيست ، بلكه باعث پراگندكى مردم از اسلام و در نتيجه ضربه اى با تبليغات دينى .ديگر اينكه : اين بايد الگوئى باشد براى همه اعمال ما و تمام برنامه هاى اجتماعى و سياسى و اقتصادى بايد همه اينها دور از افراط ى وكاريها و تندرويها،و تفريط كارى و مسامحه و سهل انگارى باشد، و اصل اساسى (( و ابتغ بين ذلك سبيلا )) كه در آيه فوق آمده همه جا رعايت گردد. .(280)
شان نزول
مفسران در شان نزول آيه فوق از (( ابن عباس )) چنين نقل كرده اند كه پيامبر صلى الله عليه و آله شب در مكه در حال سجده بود و خدا را با نام (( يا رحمان و يا رحيم )) مى خواند،مشركان بهانه جو از فرصت استفاده كرده و گفتند ببينيد اين مرد(ما را سرزنش مى كند كه چرا چند خدائى هستيم اما) خودش و خدا را پرستش مى كند در حال كه مى پندارد موحد است و يك معبود بيشتر ندارد، آيه فوق نازل شد و به آنها پاسخ گفت (كه اين اسمهاى متعدد از يك ذات پاك خبر مى دهد. .(281)
داستان آيه 45
نماز براى قرائت قرآن
هلال بن حكم مى گويد:پس از آنكه به محضر پيغمبر اكرم صلى الله عليه و آله شرفياب شدم و قبول اسلام كردم از فرائض و سنن دينى مطالبى را آموختم ،از آن جمله اين بود كه به من توصيه شد هر وقت خودت عطسه كردى خداى را حمد كن ،و اگر ديگرى عطسه كرد درباره اش دعا كن و براى او از خداوند طلب رحمت نما روزى در صفوف مردم با رسول اكرم صلى الله عليه و آله به جماعت نماز مى گذارم ،يكى از مامومين عطسه كرد من گفتم (( يرحمك الله )) ديدم نماز گزاران زير چشمى متوجهم شدند و با تندى به من مى نگرند گفتم :مگر چه شده كه اين چنين با خشم مرا نگاه مى كنيد مردم با شنيدن كلام من مكرر (( سبحان الله )) گفتند پس از آنكه نماز پايان يافت بلافاصله پيغمبر عليه السلام فرمود:آن كس كه در خلال نماز سخن گفت كه بود؟ مردم به من اشاره كردند. پيغمبر اكرم صلى الله عليه و آله مرا نزد خويش خواند و فرمود:(نماز براى قرائت و ذكر خداوند است ) و موقعى كه در نماز هستى بايد وضعيت چنين باشد پيشواى اسلام تذكر اصلاحى خود را آنقدر با نرمى و ملايمت بيان فرمود كه مرد،تحت تاثير قرار گرفت و گفت من نديده ام معلمى در مقام آموزش بيشتر از پيغمبر رفق و مدارا نمايد..(282)
آيه 46 : نماز حضرت عيسى عليه السلام
و جعلنى مباركاتا اين ماكنت و او صافى بالصلوة والزكوة ما دمت حيا .(283)
ترجمه
و هر كجا باشم مرا وجودى فرخنده ساخته و تا زنده ام به نماز و زكات سفارشم كرده است .
تفسير آيه
در اين آيه شريفه درباره وجود حضرت عيسى عليه السلام و نماز آن حضرت سخن به ميان مى آورد ابتداء مى فرمايد خداوند مرا وجودى پر بركت (وجودى مفيد از هر نظر براى بندگان در هر جا باشم قرار داده است ) (و جعلنى مباركا اين ما كنت و بعد مى فرمايد: (( مرا تا زنده ام توصيه به نماز و زكات كرده است ) (( و اوصافى بالصلوة والزكوة ما دمت حيا )) در اين آيه مورد بحث كلمه مبارك بودن را مطرح مى كند، مبارك بودن يعنى مفيد به حال جامعه بودن مطرح