آيه 59 : اقامه نماز موجب رحمت - نماز راز دوست نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

نماز راز دوست - نسخه متنی

علی رستمی چافی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

آيه 59 : اقامه نماز موجب رحمت

و اقيموا الصلوة واتوا الزكوة و اطيعوا الرسول لعلكم ترحمون .(351)

ترجمه

نماز بر پا داريد و زكات بدهيد و اطاعت رسول گردن نهيد تا مورد رحمت قرار گيريد .

تفسيرآيه

در اين آيه تفسير آن چنين بيان شده است كه نماز و اطاعت از فرامين پيامبر صلى الله عليه و آله را نتيجه رحمت پروردگار معرفى مى نمايد،نخست مى فرمايد: (( نماز را بر پا داريد )) (و اقيموا الصلوة ) همان نمازى كه رمز پيوند خلق با خالق است ، و ارتباط مستمر آنها را با خدا تضمين مى كند ، و ميان آنها فحشاء و منكر حائل مى شود ودر دنباله آيه مى فرمايد: (( و زكات را ادا كنيد )) (واتوا الزكوة ) همان زكاتى كه نشانه پيوند با خلق است ،و وسيله موثرى براى كم كردن فاصله سبب استحكام پيونده هاى عاطفى است .

و در مرحله بعدى در دنباله آيه اطاعت از پيامبر صلى الله عليه و آله را مطرح مى نمايد و به طور كلى (( در همه چيز مطيع فرمان رسول باشيد )) ( و اطيعوا الرسول ) اطاعتى كه شما را در خط مومنان صالح كه شايسته حكومت بر زميند قرار مى دهد و پاداش كار خداوند در پايان اين آيه چنين مى فرمايد: (( تا در پرتو انجام اين دستورات مشمول رحمت خدا شويد )) (لعلكم ترحمون و شايسته پرچمدارى حكومت حق و عدالت .

داستان آيه 59

نماز و اطاعت از پيامبر صلى الله عليه و آله

(( زهرى )) يكى از دانشمندان زمان امام سجاد عليه السلام مى گويد:همراه على بن الحسين عليه السلام و السلام بر عبد الملك بن مروان وارد شديم چون چشم عبد الملك به پيشانى آن جناب افتاد و اثر سجده را ديد با تعجب گفت : اى ابا محمد آثار كوشش (در عبادت ) در چهره تو آشكار است در حالى كه از پيش ‍ خداوند خير و نيكى برايت مقرر كرده است ، تو پاره تن پيامبر خدا صلى الله عليه و آله هستى ، نسبت (به او)نزديك و پيوندت محكم است و تو در ميان افراد خانواده و مردم زمانه ات فضيلت و برترى عظيمى دارى ،و فضل و دانش و دين تقواى كه تو دارى براى احدى جز گذشتگان از خاندانت ،در گذشته و اكنون نبوده است و همچنان آن حضرت رابسيار ستود.

آنگاه امام سجاد عليه السلام فرمود: آنچه درباره فضل و تاييد و توفيق خداى سبحان (نسبت به ما) گفتى ، شكر اين نعمتها چگونه توان كرد...؟ رسول خدا صلى الله عليه و آله به نماز مى ايستاد تا پاهايش متورم مى شد و در ايام روزه دهانش از تشنگى خشك مى شد به آن حضرت گفتند:اى رسول خدا! مگر خدا گناهان گذشته و آينده تو را نيامرزيده است ؟

(اشاره به آيه 2،سوره مباركه فتح ) فرمود:آيا نبايد بنده اى سپاسگزار باشم ؟ )) حمد خداى را بر آنچه انعام فرمود و ما را بدان آزمود و سپاس او راست در دنيا و آخرت به خدا قسم اگر اعضاى بدنم پاره پاره شود و چشمانم از حدقه بر سينه ام فرو غلتند تا مگر شكر ده يك از يك دهم نعمتى از نعمتهاى خدا را كه شمارندگان ، شمارش آن نتوانند،كرد حمد همه حامدان حق يكى از آنها را ادا نتواند كرد بجا آورم به خدا سوگند نمى توانم ،جز آن خدا مرا چنان بيند كه در شب و روز و خلوت و آشكار چيزى مرا از شكر و ذكر او باز نمى دارد، و اگر نبود كه خانواده ام بر من حق دارند و ديگران را نيز بر من حقوقى است كه ناگزير بايد در حد توان خويش آن حقوق را ادا كنيم ، همانا چشم به آسمان مى دوختم و دل خود را به سوى خدا متوجه مى ساختم و ديده و دل بر نمى گرفتم ،تا خدا جانم را بگيرد اوست بهترين حكم كنندگان آنگاه حضرت به گريه افتاد و عبد الملك نيز گريست . .(352)

چنين است كه اطاعت از دستورات پيامبر صلى الله عليه و آله انسان را به رحمت پروردگار هدايت مى كند على عليه السلام فرمود:من همراه پيامبر صلى الله عليه و آله در مسجد نشسته و منتظر وقت نماز بودم ، مردى آمد و گفت :اى رسول خدا من گناهى مرتكب شدم (چه كنم ؟ )حضرت اعتنايى نكرد پس از اقامه نماز،آن مرد بار ديگر سخنش را تكرار كرد رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود: مگر تو با ما نماز نخوانده اى ؟ عرض ‍ كرد:چرا پيامبر صلى الله عليه و آله فرمود:نمازت كفاره گناهان توست .(353)

آيه 60 : اجازه كودكان در سه وقت از شبانه روز

يا ايها الذين امنوا لستاذنكم الذين ملكت اينانكم و الذين لم يبغوا الحلم منكم ثلث مرات من قبل صلوة الفجر و حين تضعون ثيابكم من الظهيرة و من بعد صلوة العشاء ثلث عورات لكم ليس ‍ عليكم و لا عليهم جناح بعدهن طوافون عليكم بعضعكم على بعض كذلك ييبن الله لكم الايات و الله عليكم حكيم . .(354)

/ 139