در آيه فوق استفاده مى شود كه حضرت ابراهيم عليه السلام يكبار عرض مى كند خداوندا من فرزندانم را در يك سرزمين فاقد آب و آبادى و زراعت گذاشتم ،اين مسلما ، اشاره به آغاز ورود او در سرزمين مكه است كه در آن موقع نه آب بود و نه آبادى و نه خانه و ساكن خانه ،تنها بقاياى خانه خدا بچشم مى خورد،و يك مشت كوههاى خشك و بى آب و علف ! ولى مى دانيم اين تنها سفر ابراهيم به سرزمين مكه نبود باز هم مكرر به اين سرزمين مقدس گام گذارده ، در حالى كه (( مكه )) تدريجا شكل نهرى را بخود گرفت و قبيله (( جرهم )) در آنجا ساكن شده بودند، و پيدايش چشمه زمزم آنجا را قابل سكونت ساخت .بنظر مى رسد دعاهاى حضرت ابراهيم عليه السلام در يكى از اين سفرها بوده و لذا، مى گويد خداوندا اين شهر از محل امن و امان قرار ده و اگر از وادى غير ذى ذرع مى گويد يا از گذشته مكه حتى پس از شهر شدن سرزمينى است غير قابل زراعت كه بايد احتياجاتش را از بيرون بياورند،چرا كه از نظر جغرافيائى در ميان يك مشت كوههاى خشك بسيار كم آب واقع شده است . .(247)
2- نكته دوم : چرا خداوند سرزمين مكه را در جاى خشك و بى آب و علف وحرم امن خدا قرار داده است ؟
كسانى كه به مكه مشرف شده اند به خوبى مى دانند خانه خدا و مسجد الحرام و بطور كلى مكه در بالاى يك مشت كوههاى خشك و بى آب و علف قرار گرفته است ، گوئى صخرها را قبلا در تنور داغى بريان كرده اند و بعد بر جاى خود نصيب نموده اند .(248)در عين حال اين سرزمين خشك و سوزان بزرگترين مركز عبادت و پر سابقه ترين كانون توحيد در روى زمين است ،به علاوه حرم امن خدا است در اينجا براى بسيارى اين سوال پيش مى آيد كه چرا چنين مركز مهمى را خداوند در چنان سرزمينى قرار داده است ؟على عليه السلام در خطبه (( قاصعه )) با رساترين عبارات و زيباترين تعبيرات فلسفه اين انتخاب را بيان فرموده است : (( وضعه باوعر بقاع الارض حجرا و قل نتائق الدنيا.. مدرا... بين جبال خشه و رمال دمثه ... و لو اراد سبحانه ان يضع بيته الحرام ومشاعر الظام بين جنات و انهار و سهل و قرار جم ، الاشجار،دانى الثمار،ملتف البنى ،متصل القرى بين برة سمراء روضه خضراء و راياف محدقة و عراض مغدقة و رياض ناظره و طرق عامرة لكان قد صغر قدر الجزاء على حسب و لو كان الاساس المحول عليها و الاحجار المرفوع بها، بين زمردة خضراء و ياقوته حمرا و نورو ضياء لخلف ذلك مصارعة الشك فى الصدور ،و لوضع مجاهدة ابليس عن القلوب ،ولنفى متعلج الريب من الناس ،و لكن الله يختبر عباده بانواع الشدائد و يتعبدهم بانواع المجاهد و يبتلهم بضروب المكار،اخرابا للتگبر من قلوبهم و اسكانا للتذلل فى نفوسهم ،و ليجعل ذلك ابوابا فتحاالى فضله ،و اسبابا ذللا لعفوه ))