داستان آيه 40 - نماز راز دوست نسخه متنی
لطفا منتظر باشید ...
و از اينجا روشن مى شود كه قرآن در انجام يك عمل مثبت آنچنان باريك بين است كه تنها با اصل كار توجه نمى كند،بلكه تاكيد دارد كه هم اصل عمل خير باشند و هم كيفيت انجام آن ( در مواردى كه يك كار ممكن با كيفيات مختلفى انجام مى گيرد).
و باز به دنبال آيه ، چهارمين برنامه كسانى كه دعوت حق را اجابت كردند در اين آيه اين است كه مى فرمايد: (( آنها بوسيله (( حسنات )) ، (( سيئات )) خود را از ميان مى برند )) (ويدرئون بالحسنة السيئة ) به اين معنى كه به هنگام ارتكاب يك گناه لغزش ،تنها به پشيمان شدن و ندامت و استغفار قناعت نمى كنند، بلكه عملا در مقام جبران برمى آيند، و هر اندازه گناه و لغزش آنها بزرگتر باشد به همان اندازه حسنات بيشترى انجام مى دهند،تا وجود خود و جامعه را از لوث گناه با آب حسنات بشويند.
(( يدرئون )) از ماده (( درء )) (برون زرع ) به معنى دفع كرده است بلكه سعى دارند اگر از كسى نسبت به آنها بدى برسد، با انجام نيكى در حق وى ،او را شرمنده و وادار به تجديد نظر كنند،همانگونه كه در آيه 35 سوره فصلت مى خوانيم :
(اذفع بالتى هى احسى فاذا الذى بينك و بينه عداوة كانه ولى حميم ) (يعنى بدى را به آنچه نكوتر است از خودت دور سازد كه در اين هنگام كسى كه در ميان تو و او دشمنى و عداوت است تغيير چهره مى دهد گوئى دوست صميمى تو است ) در عين حال هيچ مانعى ندارد كه آيه مورد بحث در صدد بيان هر دو معنى باشد در احاديث اسلامى نيز احاديثى به مضمون هر دو تفسير وارد شده است .
در حديثى از پيامبر صلى الله عليه و آله مى خوانيم كه به معاد بن جبل فرمود: (( اذا عملت سيئة فاعمل بجنبها حسنة تمحها )) (( هنگامى كه كار بدى كردى در كنار آن كار خوبى انجام ده كه آنرا محو كند )) .(238)
و در نهج البلاغه مى خوانيم كه امير المومنين على عليه السلام فرمود: (( عاتب خاك بالاحسان اليه وارد شره بالانعام عليه )) (( برادرت را در برابر خلافى كه انجام داده است بوسيله نيكى سرزنش كن ،و شر او را از طريق انعام و احسان به او برگردان . .(239)
البته بايد توجه داشت اين يك حكم اخلاقى و مخصوص به مواردى است كه گونه ها موثرتر واقع مى شود، و گرنه اجراى حدود كيفر بدكاران كه به عنوان يك قانون قوانين اسلامى آمده است ، در همه كسانى كه مشمول آن هستند،يكسان اجرا مى شود.
در پايان آيه پس از ذكر برنامه هاى مختلف گذشته ،اشاره به عاقبت كار (( اولوا الاباب )) (صاحبدلان خرد وانديشه و طرفداران حق و عاملان به اين برنامه كرده مى فرمايد: (( عاقبت نيك سراى ديگر از آن آنهاست )) (اولئك لهم عقبى الدار )) كلمه (( عقبى )) در اينجا به معنى عاقبت و پايان كار است خواه خيره باشد يا شر و ولى با توجه به قرينه حال و مقابل منظور در آيه فوق به معنى عاقبت خير است . .(240)
داستان آيه 40
نماز و انفاق شيخ انصارى
سيد على دزفولى ، چنان احتياطش زياد بود كه به (( محتاط شهرت داشت ،به سبب خاتم الفقها كه به ايشان مرتضى انصارى رسيد و او را از مشكلاتش آگاه كرد شيخ گفت : (( فعلا هيچ مبلغى پيشم نيست نزد فلانى برو و بگو دو سال نماز به تو بدهد پولش را براى خودت نگهدار نمازها را خودم مى خوانم )) بدين گونه شيخ حاضر شد اين زحمت را تحمل كند و نماز استيجارى بخواند و پولش بخواند و پولش را به سيد بدهد،مبادا مايوس و دلشكسته شود. .(241)
آيه 41 : نماز و انفاق نشانه ايمان
قل لعبادى الذين امنوا يقموا الصلوة و ينقوا مما رزقنا هم سرا و علاتيه من قبل ان ياتى يوم لا يبع فيه و لا حول .(242) ترجمه
به بندگان مومن من بگو نماز را بر پا دارند و از آنچه روزيشان داده ايم پنهان و آشكار انفاق كنند،پيش از آنكه روزى فرا رسد .
كه در آن نه خريد و فروشى است و نه دوستى .