داستان آيه 30 - نماز راز دوست نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

نماز راز دوست - نسخه متنی

علی رستمی چافی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

عليه و آله و على است با نغمه هاى موسيقى توام مى كنند و حركاتى شبيه رقص به سر و گردن و دستهاى خود مى دهند ونام آن را بزرگداشت اين مقدسات مى گذارند،اين اعمال گاهى به نام وجد و سماع و زمانى ذكر و حال و گاهى به نامهاى ديگر انجام مى گيرد.

درحالى كه اسلام از اين كارها بيزار است واين اعمال نمونه ديگر از اعمال جاهلى است . .(183)

داستان آيه 30

چگونه نماز بخوانيم

حماد بن عيسى گفت : در محضر امام صادق عليه السلام بودم ، به من فرمود: (( آيا مى توانى نماز را خوب بخوانى ؟ )) عرض كردم چگونه نمى توانم و حال آنكه كتاب (( حرير )) را كه درباره نماز نوشته شده است ، از حفظ دارم . حضرت فرمود: (( اى تو ضرر ندارد،برخيز و نمازى بخوان تا من ببينم كه چگونه مى خوانى )) حسب الامر حضرت رو به قبله ايستادم و شروع به خواندن نماز كردم را از نظر ركوع و سجودهاى بجاى آوردم ،اما حضرت آن را نپسنديد و فرمود: (( نماز را خوب نخواندى واقعا چقدر است براى مردى كه شصت سال عمرش مى گذرد و حال آنكه نمى تواند يك نماز كامل با مراعات حدود كامله آن بخواند )) من خجالت كشيدم ،و خود را كوچك ديدم عرض كردم فدايت شوم ،شما نماز را به تعليم دهيد،پس ، امام عليه السلام رو به قبله راست ايستاد و دستهاى خود را آزاد گذارند و انگشتهاى دست آن حضرت به هم گذارده شده بود و ما بين دو قدم آن حضرت از سر انگشت باز، وبيشتر فاصله نداشت و انگشتهاى پاى خود را رو به قبله كردند و تا آخر نماز هم رو به قبله بود و باتواضع و حضور قلب گفتند: (( الله اكبر )) و سوره حمد و توحيد را با ترتيل ( به آرامى و خوبى ) خواندند و بعد از تمام شدن سوره توحيد،به قدر يك نفس ‍ كشيدن صبر كردند، بعد دست خود را بلند كرده تا مقابل صورت بردند، و در حالى كه ايستاده بودند گفتند : (( لله اكبر )) ) و پس از آن به ركوع رفتند و كف دست را به سر زانو گرفتند انگشتان آن حضرت از هم باز بود زانو را به عقب دادند، چنانكه پا راست شد و پشت آن حضرت طورى مساوى شد كه اگر قطره آبى بر آن مى گذاشتند، به هيچ طرفى نمى ريخت گردن خود را كشيده و سربه زير نينداختند و چشم را بر هم گذاردند و سه مرتبه به آرامى مى گفتند: (( ربى العظيم و بحمده )) ) اعضاى بدن خود را از يكديگر باز گرفته و بر هم نگذارده بودند (در حال سجده دست را به بدن نچسبانده و بدن را بر پا نگذارده بودند) و بر هشت موضع بدن خود كه به زمين گذارده بودند، سجده كردند كه پيشانى و دو كف سجده كردند كه پيشانى و دو كف دست و دو سر زانو و دو سر انگشت بزرگ پا سر بينى باشد .

بعد از نماز فرمودند گذاردن هفت موضع در وقت سجده به روى زمين واجب است كه پيشانى و دو كف دست و دو سر زانو و دو سر انگشت بزرگ باشد اما گذاردن بينى بر زمين سنت (( مستحب ) است و آنها همان مواضع است كه خداوند در قرآن فرموده است :

(و ان المساجد لله فلاتد مع الله احدا).(184)

و مسجدها از آن خداست و با وجود خدايى يكتايى كسى را به خدايى مى خواند پس از آن سر از سجده برداشت و وقتى نشستند گفتند: (( لله اكبر )) و به ران چپ نشسته ، پشت پاى راست را بر كف پاى چپ گذاردند و گفتند: (( استغفرالله ربى و اتوب اليه )) و دوباره در حالى كه نشسته بودند گفتند: (( اله اكبر )) و بعد به سجده دوم رفتند و مانند سجده اول ،سجده دوم را تمام كردند، و در ركوع سجود هيچ يك از اعضاى بدن را بر يكديگر نگذارده بودند و موقع سجده آرنج دست خود را باز نگاه داشته و به زمين نگذارده بودند در حال تشهد خواندن ،انگشتان دست آن حضرت از يكديگر باز بود و به اين كيفيت دو ركعت نماز خواندن و چون از تشهد فارغ شدند فرمودند: (( اى حماد اين چنين نماز بخوان . )) .(185)

آيه 31 : توبه و نماز مانع عذاب الهى

ليهم الصلوة و السلام فان تابوا واقاموا الصلوة واتوا الزكوة فخلوا سبيلهم ان الله غفور رحيم .(186)

ترجمه

اگر توبه كردند و نماز را بر پا داشتند و زكات دادند آنها را رها سازى زيرا خداوند آمرزنده مهربان است

تفسير آيه  

اين آيه خطاب به مسلمانان است در برابر مشركان بيان شده است در جملات قبل اين آيه مى فرمايد هنگامى كه ماههاى حرام پايان يافت مشركان را هر كجا يافتند به قتل برسانيد و آنها اسير سازيد و محاصره كنيد

/ 139