آيا ترك ازدواج فضيلت است ؟ - نماز راز دوست نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

نماز راز دوست - نسخه متنی

علی رستمی چافی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

دوم :اينكه او از نظر علم و عمل رهبرى جامعه را بعهده خواهد داشت (و سيدا) و علاوه بر اينها خود را از هوى و هوسهاى سركش ‍ و از آلودگى به دنيا پرستى نگاه مى دارد (و حصورا) (( حصورا )) از ماده (( حصر )) به معنى كسى است كه خود را از جهتى در محاصره قرار مى دهد و گاهى به معنى خوددارى كننده از ازدواج نيز آمده است و جمعى از مفسرين آن را در آيه فوق به همين معنى گرفته اند و در پاره اى از روايات نيز به آن اشاره شده است .

و بالاخره يكى از امتيازات او اين است كه پيغمبر خدا و از صالحان خواهد بود. .(69)

آيا ترك ازدواج فضيلت است ؟

در اينجا اين سوال مى آيد كه اگر (( حصورا )) در آيه (ترك كننده ازدواج ) باشد، آيا اين عمل براى انسان ،امتيازى محسوب مى شود كه درباره حضرت مسيح آمده است .

در پاسخ بايد گفت : اولا هيچگونه دليل قاطعى بر اينكه منظور از حصور ،در آيه ترك كننده ازدواج است در دست نيست ، و در روايتى كه در اين زمينه نقل شده از نظر سند،مسلم نمى باشد و هيچ بعيد نيست ، كه (( حصورا )) ،در آيه به معنى ترك كننده شهوات و هوسها و دنيا پرستى ، صفتى زهد،بوده باشد. ثانيا ممكن است يحيى عليه السلام نيز همانند عيسى عليه السلام بر اثر شرايط خاص زندگى و اجبار به سفرهاى متعدد،براى تبليغ آئين خدا ناچار به مجرد زيستن بوده است ،و اين يك قانون كلى براى همه نمى تواند باشد،و اگر خداوند او را به اين صفت ، مى ستايد بخاطر اين است كه او بر اثر شرايط خاصى ازدواج نكرد ولى در عين حال ،توانست خود را از گناه حفظ كند و به هيچ وجه آلوده نشود،بطور كلى قانون ازدواج يك قانون فطرى است و در هيچ آئينى ممكن حكمى بر خلاف اين قانون فطرى تشريع گردد بنابر اين نه در آئين اسلام و نه در هيچ آئين ديگرى ،ترك ازدواج كار خوبى نبوده است . .(70)

يحيى و عيسى عليه السلام

واژه (( يحيى )) از ماده حيات به معنى (( زنده مى ماند )) است ،كه بعنوان اسم براى اين پيامبر بزرگ انتخاب شده است و منظور از زندگى ، هم زندگى مادى و هم معنوى در پرتو ايمان و مقام نبوت و ارتباط با خدا است از آيه 7 سوره مريم استفاده مى شود اين نام را خداوند پيش از تولد براى او انتخاب كرد .) (يا زكريا انا نبشرك بغلام اسمه يحيى لم نجعل له من قبل سميا) (اى زكريا ما ترا بشارت به فرزندى مى دهيم كه نامش يحيى است و پيش از او همتايى برايش قرار نداده ايم ) ضمنا از جمله اخير استفاده مى شود كه نام مزبور ،نام بى سابقه اى بوده است همانطور كه از آيات گذشته استفاده شده تقاضاى تولد يحيى ،بعد از مشاهده پيشرفتهاى سريع معنوى مريم به وسيله زكريا انجام شد ،و جالب توجه اين كه بر اثر دعا خداوند فرزندى به زكريا داد كه از جهات زيادى شباهت به فرزند مريم ،عيسى داشت ،از جهت نبوت در كودكى ،و از جهت مفهوم اسم عيسى و يحيى هر دو از نظر لغت به معنى (( زنده مى ماند )) است و از نظر درود فرستان خداوند بر آنها در مراحل سه گانه ، (( تولد ،مرگ ، حشر )) و از جهات ديگر بوده است . .(71)

داستان آيه 11

نماز استجابت دعا

در حديثى از وجود مبارك پيامبر آمده است : من اذى فريضه فله دعوة مستجابة (72) (هر كس يك نماز فريضه بخواند دعايى مستجاب شده دارد) آرى مصداق اين سخن همانطورى كه در آيه دوازدهم بيان شد نماز و دعاى حضرت زكريا عليه السلام براى طلب فرزند از خداوند و پذيرش دعا آنحضرت از طرف پروردگار او را به ولادت حضرت يحيى بشارت داد،بدون دليل نيست كه بزرگان دين براى حل مشكلات خود،به نماز متوسل مى شوند.

در احوالات ابن سينا آمده است كه هر وقت مشكل علمى برايش ‍ پيش مى آمد به خدا پناه مى برد و نماز مى خواند در سنين شانزده و هفده سالگى بار ديگر خواندن كتابهاى منطق و همه بخشهاى فلسفه را از سر گرفت ولى در اين ميان حتى يك شب را در سراسر آن نمى خوابيد و روزها نيز به كار خواندن و آموختن نمى پرداخت ،انبوهى از دسته هاى كاغذ در برابر خود مى نهاد،و مسائل گوناگون را براى خود مطرح مى كرد،و در هر مساله اى مقدمات قياس و شرط آن را در نظر مى گرفت هر گاه نيز با قياسى رو به رو مى شد ،كه نمى توانست به (( حد وسط )) آن دست يابد بر مى خواست ،وبه مسجد مى رفت ،و نماز مى گذارد و از خداوند حل مشكل خويش را خواستار مى شد،تا بر وى گشوده مى گشت آنگاه شب هنگام به خانه باز مى گشت ،چراغ پيش ‍ روى مى نهاد و به

/ 139