حكومت شاعر - دعبل خزاعی نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

دعبل خزاعی - نسخه متنی

مصطفی قلی زاده؛ ؛ ت‍ه‍ی‍ه کننده: ‌ پ‍ژوه‍ش‍ک‍ده‌ ب‍اق‍رال‍ع‍ل‍وم‌ ع‍ل‍ی‍ه‌ال‍س‍لام‌

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

حكومت شاعر

مسأله ديگرى كه در زندگى دعبل قابل توجّه و تأمّل است, حكومت و والى گرى او در برخى از شهرهاى قلمرو حكومت عباسيان بود. بر اساس آن چه مورخان گفته اند, دعبل يك بار در زمان خلافت هارون الرشيد, حاكم شهر (سِمِنجان) شد و يك بار هم پس از هارون, از طرف (مطّلب بن عبدالله خُزاعى) حاكم شهر اُسوان در مصر شده بود.(1) شاعر مكتبى و متعهدى چون او, از قبول حكومت از طرف كسانى كه خود منصوب از طرف خلفاى غاصب عباسى بودند, چه هدفى داشت؟ آيا شيفته قدرت بود و هرجا زمينه فراهم مى شد, از قبول و تصدى آن اجتناب نمى كرد؟ يا مى خواست با استفاده از قدرت, به اهداف و آرمان هاى بلند خود كه ريشه در مكتب تشيّع داشت, دست بيابد؟ احتمال اوّل قطعاً صحيح نيست, چرا كه اگر او تشنه حكومت و قدرت بود, مى بايست در راه نيل به آن و ادامه آن دست به هر اقدامى بزند, امّا مى بينيم دعبل حتّى كسانى كه حكومت را به او واگذار كرده بودند, هجو مى كرد! وخود مى دانست هجو فلان حاكم بزرگ, مقدمات عزل او را فراهم مى كرد; با اين حال از آن اِبا نداشت. امّا در باره احتمال دوم و احتمالات ديگر(1) نظر قطعى دادن مشكل است و نياز به تحقيق بيش ترى دارد.

/ 73