حُسن ختام شعر ولايت
دعبل شاعر توحيد و ولايت و حماسه سراى بزرگ شيعه و زبان گوياى اهل بيت بود شاعرى كه ايمان و عقيده و انديشه اش از سرچشمه زلال قرآن و عترت سيراب شده بود, شاعرى كه عمرى براى عظمت اسلام و تشيّع و به دفاع از حريم نورانى ولايت على و آل على عاشقانه شعر گفت. او در واپسين لحظات زندگى, آن گاه كه ساعتى بيش با مرگ فاصله نداشت و به سختى نفس مى كشيد, تمام ايمان و اعتقاد و عشقش را در قالب چند بيت بيان كرد, كه سزاوار است حُسن ختام شعر ولايت ناميده شود; حُسن ختامى كه پايان دلپذير يك حماسه شورانگيز و عاشقانه را اعلام مى كند:
اَعَـدَّ #ِ يَـوْمَ يَلْقا§هُ
يَقُولُها§ مُخْلِصاً عَسا§هُ بِها§
اَللّهُ مَـولا§هُ وَالنَّبِيُّ وَمِـنْ
بَعْـدِهِما§ فَـالْوَصِـيُّ مَـوْلا§هُ(1)
دِعْبِـلُ اَنْ لا§اِلهَ اِü هُـو
يَرْحَمُـهُ فِـي الْقِيا§مَـةِ اللّـهُ
بَعْـدِهِما§ فَـالْوَصِـيُّ مَـوْلا§هُ(1)
بَعْـدِهِما§ فَـالْوَصِـيُّ مَـوْلا§هُ(1)
خدا مولاى او است. پيامبر رحمت, سرور او است و [على] وصيّ پيامبر نيز مولاى او است[ آرى! تكيـه گـاه دعبـل در قيـامت همين است].