حبّ و بغض شاعر
بى شك حبّ و بغض شاعر, به شعرش غنا, تأثير و ارزش مضاعف مى بخشد و آن را از نظر عاطفى به كمال نزديك تر مى كند و دل خواننده و شنونده را به سوى خود مى كشد. اگر شاعر عاشق نباشد ـ عاشق زيبايى, وفا, عدل, مردانگى و…ـ و لهيب عشق, تار و پود وجودش را شعله ور نكند, چگونه مى تواند با كلمات تصنّعى و تفنّنى, آتش شور و رغبت را در دل ها بيفكند؟ اگر شاعر از شخص يا حادثه اى ـ مثلاً از ظلم, فريب, كذب و… ـ متنفّر نباشد, چگونه مى تواند تنفّر و بغض ديگران را تحريك كند؟
حبّ و بغض, مِهر و قهر و عشق و خشم از ويژگى هاى برجسته شعر شاعران متعهد و ملتزم است. دعبل خزاعى سمبل شاعران متعهد شيعه است. حبّ و بغض او در شعرش تجلّى درخشانى دارد. البتّه حبّ و بغض او ريشه در ايمان و عقيده داشت. حبّ و بغض او مصداق روشن (اَلْحُبُّ فى ا#ِ وَالْبُغْضُ فى ا#ِ)(1) بود. دعبل عاشق محمّد وآل محمّد و دشمنِ دشمنانِ محمّد و آل محمّد بود. او به امام على و خاندان پاكش عشق مى ورزيد و از غاصبانِ خلافت و پيروان گمراه آنان متنفّر بود. او در بيتى از قصيده تائيه (مدارس آيات) خطاب به خاندان پاك پيامبر مى گويد:
أُحِبُّ قَصِيَّ الرَّحمِ مِنْ أَجْلِ حُبِّكُمْ
وَ اَهْجُرُ فِيكُمْ أُسْرَتِي وَبَنا§تي!(1)
وَ اَهْجُرُ فِيكُمْ أُسْرَتِي وَبَنا§تي!(1)
وَ اَهْجُرُ فِيكُمْ أُسْرَتِي وَبَنا§تي!(1)
ناآشنايان و دورترين خويشانم را اگر از عاشقان و دلدادگان شما باشند, دوست مى دارم و خاندان و دخترانم را, اگر گوهر محبّت و ولايت شما را در گنجينه دل نداشته باشند, ازخويش مى رانم!
شعر و زندگى دعبل خزاعى, نمونه بارز (تولّى) و (تبرّى) است. او در ميان شاعران عرب, به (تشيّع و هجو خلفا)(1) مشهور شده است, زيرا او به راستى شيعه و عاشق ائمه اطهار و شيفته و پاسدار مكتب آنان و دشمنِ مخالفان آنان به ويژه خلفاى بنى اميه و بنى عباس بود و بيش تر اشعارش نيز در مدح و منقبت و ذكر مصايب اهل بيت يا در هجو و نكوهش دشمنان آنان است. او در شعرش همزمان با مدح آل محمّد به هجو غاصبان حق آنان مى پرداخت و در دفاع از ولايت آل على, به مذمّت و افشاى ماهيت چركين خلفاى غاصب و معاصر خود دست مى زد و هيچ باكى از آنان نداشت. ويژگى تولّى و تبرّى در شعر و زندگى دعبل خزاعى, بيش تر از ديگر شاعران شيعه متجلّى شده است. از اين رو مى توان او را والاترين نمونه شاعر شيعى ناميد. شاعرى به اندازه او تولّى و تبرّى و حبّ و بغض ـ به مفهوم شرعى و اخلاقى آن ـ نداشته است! در شعر و زندگى ديگر شاعرانِ متعهد شيعه, تولّى و حبّ يا تبرّى و بغض سنگينى مى كند و امّا دعبل, حبّ و بغض و تولّى و تبرّى را يكسان و همزمان داشت. شعر و زندگى دعبل, (تولى و تبرّى) و (حبّ و بغض) بود, امّا شاعران ديگر از اين جهت, شدّت و ض
عف دارند و با دعبل برابرى نمى كنند. قصيده تائيه و برخورد او با خلفا, اين حقيقت را به خوبى ثابت مى كند.