مرگ معتصم - دعبل خزاعی نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

دعبل خزاعی - نسخه متنی

مصطفی قلی زاده؛ ؛ ت‍ه‍ی‍ه کننده: ‌ پ‍ژوه‍ش‍ک‍ده‌ ب‍اق‍رال‍ع‍ل‍وم‌ ع‍ل‍ی‍ه‌ال‍س‍لام‌

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

مرگ معتصم

در سال 227هـ.ق. معتصم درگذشت و پسرش (ابوجعفر هارون) معروف به (واثق) بر جاى او نشست.

شاعران چاپلوس دربارى در سوگ معتصم مرثيه ها ساختند و خودفروختگى و ياوه سرايى خويش را به اثبات رساندند. از جمله اين شاعران گزافه گوى وابسته, (محمّد بن عبدالملك زَيّات) وزير معتصم بود. او در دو بيت از شعر رثاى خود برخى صفات نيك انسانى را به معتصم نسبت داده, در مدحِ (واثق) تملّق را به اوج رسانده بود:

هنگامى كه معتصم را به خاك سپردند و برگشتند, گفتم: بهترين مرد روزگار را به بهترين قبر نهاديد!
آه ـ اى معتصم ـ خداوند, داغ دل امّت را در فقدان تو, جز با جانشينى خليفه اى همچون پسرت (هارون واثق) جبران نخواهد كرد!(1)
وقتى دعبل شعر (زيّات) را شنيد, بر آشفت و سه بيت شعر هجو آميز در جواب تملّق آن شاعر دربارى نوشت:

زمانى كه او (معتصم) را در خاك كردند و برگشتند, گفتم: بدترين مرد روزگار در بدترين قبر خفت!
اى معتصم! به سوى دوزخ و عذاب الهى روانه شو! كه من تو را جز شيطان پليدى, نمى دانم!
تو قبل از مرگت براى پسرت ـ واثق ـ بيعت گرفتى, در حالى كه او جز زيان و ضرر براى اسلام و مسلمانان چيزى ندارد(1).

/ 73