چهل سال چوبه دار بر دوش - دعبل خزاعی نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

دعبل خزاعی - نسخه متنی

مصطفی قلی زاده؛ ؛ ت‍ه‍ی‍ه کننده: ‌ پ‍ژوه‍ش‍ک‍ده‌ ب‍اق‍رال‍ع‍ل‍وم‌ ع‍ل‍ی‍ه‌ال‍س‍لام‌

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

چهل سال چوبه دار بر دوش

روزى (ابو اسحاق ابراهيم بن المدبر) كه از شاعران معاصر دعبل بود و بعدها وزير معتمد عباسى شد, با دعبل نشسته بود و در باره شعر و شاعرى گفت و گو مى كردند. رو به دعبل كرد و گفت:

اى دعبل! تو مرد بسيار شجاع و دليرى هستى, زيرا اين تويى كه خطاب به خليفه مقتدر زمان, مأمون عباسى, گفته اى: من از قومى هستم كه شمشيرهايشان برادرت را كشت و تو را بر تخت حكومت نشاند!
دعبل نگاهى به ابواسحاق كرد و گفت:

اى ابو اسحاق! مرا از دشمنان حق و حقيقت هرگز باكى نيست! چهل سال(1) است چوبه دارم را به دوش مى كشم و كسى را نمى يابم مرا در راه حق بردار آويزد! پس چرا بايد از مأمون و ديگران بترسم؟(1)

/ 73