حال شما خوانندگان عزيز قضاوت كنيد، كه اگر روش عقلا و انديشمندان را در عمل به خبر در پيش مىگرفتند، و هر خبرى كه آورنده آن مورد اعتماد بود، قبول مىكردند، همچنانكه اكنون روش عملى همه فقهاء اسلام از شيعه و سنى چنين است، و بعلاوه اگر مىخواستند احاديث از اعتبار والائى برخوردار باشد، با شخصيت بى نظيرى مانند اميرالمؤمنين على ابن ابيطالب مشورت مىكردند؟! همو كه پيامبر اكرم در حديث صحيح فرمود: على با قرآن است و قرآن با على است و ايندو از يكديگر جدا نمى شوند تا در حوض نزد من گرد آيند. (52)آرى آنچه در ذهن هر صاحب دقتى با مشاهده اين روايات نقش مىبندند همچنانكه علامه سيد شرف الدين فرموده است اين است كه: صحابه در روز نخست بيش از ما به لزوم تدوين حديث پى برده بودند ولى مطامعى داشتند كه با بسيارى از نصوص صريح و انبوه روايات پيامبر كه در يكجا گرد مىآمد و در دسترس همه قرار مىگرفت، وفق نمى داد. (53)