پيش گفتار - طهارت و نجاست اهل کتاب و مشرکان در فقه اسلامی نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

طهارت و نجاست اهل کتاب و مشرکان در فقه اسلامی - نسخه متنی

محمدحسن زمانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

پيش گفتار

حمد وسپاس خدايى را كه انسان را عصاره كل خلقت و نمونه كاملى ازجهان پـهـنـاور خـويش قرارداد((1))


و عشق پاك به معنويات و گرايش الهى را در فطرت اوبه وديعت
نـهـاد.

((2))


روح خـود را از ازل در او دمـيد((3))


كه تا ابد هر مولودى برفطرت و عشق او متولد
شـود.

((4))


آفرينش جسم آدمى را از گل , به فرشتگان خبرداد((5))


و در نهايت پيكرش را از دو
عـنصر پاك , بلكه پاك كننده : آب ((6))


وخاك ((7))


آفريد, آن هم نه با دستى ناپاك , بلكه به دست
برترين پاكان عالم كه لحظه اى تن به گناه نداد.

((8))


او مژده برگزيدگى آدم را به مقام خلافت
بـه همه ملائك اعلام نمود,((9))


و وى را كه پدر همه انسان هاى مؤمن و كافر بود, مسجودملائك
ساخت ,((10))


وبدين سان تاج كرامت ((11))


را بر تارك آدمى زادگان نهاد.

در اين ميان , گرچه گروهى از نور برگرفتگان از آن سرچشمه نور, آسمان ها وزمين((12))


را به
تـيـرگـى اعتقادات شرك آميز آميختند((13))


و از همين روى , از قله رفيع انسانيت به حضيض
حـيـوانـيـت , بلكه پست تر از آن سقوط كردند,((14))


وروحشان آلوده به رجس شرك و پليدى و
نـجاست ((15))


باطنى گشت , اما محبت وعطوفت خداى ارحم الراحمين((16))


چنين نخواست
كـه ثـمـرات تلخ آن در همين دنيا نصيبشان شود, بلكه ظهور و بروز آن را تا ((يوم تبلى السرائر))
((17))


به تعويق افكند, تا شايد اين بنده و مخلوق ضعيف و نادانش در واپسين روزهاى عمر به سوى
حـق رو كـرده بـه جـانب او بازگردد.

چرا چنين نكند كسى كه تنها مصداق ((من سبقت رحمته
غضبه )) ((18))


بوده و رحمت واسعه اش همه هستى را در بر گرفته است .

((19))



و درود و سـلام بـر پيامبر خاتم و تجلى رحمت گسترده الهى براى همه جهانيان ,((20))


حضرت
محمد(ص ) و بر پيشوايان معصوم و اهل بيت پاكش كه بااراده((21))


ازلى حق , از هرگونه ناپاكى
شرك ((22))


و انحراف تطهير شده , در عرصه وجود ظاهر شدند, و سلام بر مطهر ملت ايران , روح
خـدا كه با دم عيسوى خود به كالبد مرده امت حيات بخشيد,((23))


و سلام بر همه شهيدان پاك
باخته انقلاب اسلامى و دفاع مقدس كه از ره گذر شهادت , حيات حقيقى را بازيافتند.

((24))



انگيزه تحقيق و اهميت موضوع
بـاتـوجـه به مراوده و اختلاط طبيعى بخشى از مسلمانان ايران با اقليت هاى دينى در ايران و ساير
كشورهاى جهان , و ضرورت ارتباطهاى اجتماعى و گسترش روزافزون روابط جمهورى اسلامى
با جوامع بشرى و حضور بيش از پيش دانشجويان وديگر اقشار ايرانى در كشورهاى مختلف دنيا, و
لـزوم اعزام كارگزاران و ماءموران نظام اسلامى به منظور صدور فرهنگ انقلاب به جهان , مسئله
نـجاست پيروان اديان آسمانى و ديگر مكاتب و لزوم اجتناب از آن ها مشكلى است كه افراد پاى بند
بـه احـكام فقهى را پيوسته در تنگنا قرار داده است .

از سوى ديگر, اظهار اين عقيده شيعى چه بسا
موجب زدگى و انزجار پيروان ديگر اديان از اسلام و تشيع شده است .

گـرچـه مـلاك اصلى در هر كارى , چيزى جز انجام تكليف و تبعيت محض ازاحكام الهى نيست ـ
هـرچـنـد به دشوارى و دشمنى بينجامد ـ اما مراجعه به برخى متون فقهى ـ استدلالى و ملاحظه
ادله نجاست كفار و مشاهده نارسايى آن ها, انگيزه كاوشى فقهى را در نگارنده ايجاد كرد.

مواجهه با
فـتواى مرحوم آية اللّه حكيم , مبتنى بر طهارت اهل كتاب و سپس گفت و گويى با استاد محترم
حـضـرت آيـة اللّه جـناتى ,روزنه اى به سوى ((شك علمى )) در اين فتواى مشهور شد .

از اين رو,
مـصـمـم شدم كه اين موضوع را در برنامه تحقيقات فقهى خود قرار دهم .

پس از چند ماه تحقيق
درايـن زمـيـنـه , نتايج اميدوار كننده اى به دست آوردم .

روى گردانى تنى چند از مراجع تقليدو
فـقـيهان معاصر از فتوا به نجاست اهل كتاب , مانند آيات عظام مكارم شيرازى ,فاضل و شيخ جواد
تـبـريـزى , و هـم چنين مقام معظم رهبرى , و از سويى عدم تدوين رساله و كتابى مستقل در اين
زمـيـنه , به صورتى كه جامع همه اقوال و ادله بوده وموجب آرامش و اطمينان قلب نسبت به اين
فتوا باشد, مرا برآن داشت تا تحقيقى جامع در اين زمينه عرضه كنم .

در طـول مـدت تـحـقـيق هر چه بيش تر با دلايل مشهور فقها دراين زمينه ونارسايى ادله و حتى
اعـتـراف اكـثـر آنان به اين نارسايى مواجه مى شدم , برشگفتى من ازشهرت ((فتوا به نجاست )) و
اطـمـيـنـان بـه صحت فتواى آية اللّه حكيم افزوده مى شد.

اما آن چه در اين مدت موجب ترديد و
اضـطـراب مـن بـه فتواى طهارت شده بود,اتفاق نظر فقيهان شيعه برحكم نجاست اهل كتاب و
مـشـركـان بـود, چنان كه بعدهاعكس العمل و تاءثير ابهت همين اتفاق نظر را در فتاواى فقيهان
بزرگ متاءخر ومعاصر, مانند حضرت امام خمينى (ره ) و آية اللّه خويى (ره ) و ديگران مشاهده كردم .

ناگزير براى حل اين معما, اقدام به تتبعى عميق و همه جانبه در آرا و كتب فقهى فقيهان متقدم و
مـعـاصر كردم و بيش از پنجاه كتاب فقهى مهم فقهاى برجسته شيعه را بررسى , و فتاوا و تعابير و
استدلال هاى ايشان را جمع آورى كردم .

نتيجه روشن اين تحقيق , كشف ((عدم اتفاق آراى فقهاى
شـيـعه )) بود.

از آن پس , با آرامش خاطر به بررسى ادله و اقوال پرداختم و رساله فعلى , كه حاصل
سه سال پژوهش مستمراست , سامان يافت .

سابقه تحقيق در اين باره
مـوضوع طهارت يا نجاست ذاتى اهل كتاب ومشركان , به سبب آن كه به صراحت در روايات مطرح
نشده , به صورت مدون و مبسوط مورد بحث فقيهان پيش از شيخ طوسى , قرار نگرفته است , زيرا
آنـان در تـدوين كتب فقهى خويش , متعهد بودند كه ازتعابير متن روايات پا فراتر ننهند .

از همين
رو, مـعمولا به بيان نهى از مصافحه با يهودو نصارا, هم غذايى با آنان , استفاده از ظروف و لباس و
رخـتـخـواب , آب نـيـم خورده آنان براى شرب و وضو و مانند آن اكتفا مى كردند, چنان كه فقهاى
اهل سنت نيز درآن قرون به علت بساطت و عدم تنقيح مسائل فقهى كم تر به آن اشاره كرده اند.

امـا پس از شيخ طوسى به تدريج اين موضوع مورد بررسى قرار گرفت و اكثرفقيهان شيعه و اهل
سـنـت در كـتب فقهى خويش آن را به صورت مختصر يا مبسوط,بحث و تحقيق كرده اند.

در اين
مـيـان , فـقيهان متاءخر شيعه بيش از همه دركتب استدلالى خويش به اين مسئله پرداخته و گاه
ده هـا صـفـحه درباره آن قلم زده اند.

ولى تا جايى كه نگارنده سراغ دارد تاكنون بيش از دو كتاب
مستقل در اين زمينه تدوين نشده است كه آن دو كتاب عبارت اند از:

1 - طهارة الكتابى فى فتوى السيد الحكيم , تاءليف محمد ابراهيم جناتى در47صفحه .

2 - نتايج الافكار فى نجاسة اهل الكتاب , تاءليف على كريمى جهرمى در247صفحه .

بـه هـر حـال , گرايش فتاواى مراجع و مجتهدان معاصر به طهارت اهل كتاب وترديد در نجاست
مشركان , تدوين كتابى را مى طلبيد كه تا حدود زيادى آرا و ادله راگردآورى و نقد كرده باشد.

ويژگى هاى كتاب حاضر
ويژگى هاى آن عبارت است از:

1 - ايـن تـحـقـيـق بـه دليل فقهى بودن موضوع آن (طهارت يا نجاست ) داراى ماهيت ((فقهى ـ
اسـتـدلالـى )) است , و بيش تر بر مراجعه به نصوص قرآن , حديث ومتون فقهى مبتنى است .

براين
اساس , روش ما ((فقهى ـ اجتهادى محض )) است كه طبق قوانين ((اصول فقه )) انجام مى پذيرد.

2 - از آن جـا كه بخشى از مباحث اين كتاب در پرتو مفاهيم و دلالت آياتى از قرآن است , قسمتى از
اين را بحث هاى تفسيرى تشكيل داده است .

3 - گـرچـه شـنـاخـت مـوضوعات و مصاديق جزئى احكام برعهده مكلف است ودر شاءن فقيه و
مـبـاحث فقهى نيست , اماشناخت و بررسى موضوع كلى احكام ,مانند مفهوم آب مطلق , بخشى از
وظايف فقها و كارى فقهى است .

شناخت عقايدتوحيدى يا شرك آميز اهل كتاب , به ويژه در زمان
حـاضـر و در كـشـور مـا, نيازمندتحقيقات تاريخى و اجتماعى و حتى گفت وگو با برخى سران
مسيحى كشورمان بودكه بخش ديگرى از كتاب حاضر را تشكيل مى دهد.

4 - انـتـخاب فتواى ((طهارت اهل كتاب )) به عنوان موضوع تحقيق , هر چند تاحدى تازه به نظر
مـى رسـد, امـا اضـافـه كردن موضوع فتواى ((طهارت مشركان )) كه تاكنون از سوى هيچ يك از
فـقهاى شيعه به طور صريح در كتب و رساله ها مطرح نشده است , سخنى بى سابقه است و بررسى
آن از نوآورى هاى مهم اين رساله به شمار مى آيد.

5 - اكنون كه ضرورت ارتباط علمى عالمان و حوزه هاى شيعه و اهل سنت درجهان اسلام بيش تر
احـساس مى شود, شايسته است محققان در پژوهش هاى معارف اسلامى ديدگاه هاى عالمان اهل
سـنـت را نـيـز مـورد نظر قرار دهند.

كتاب حاضر با اشتمال بر آراى بيش از چهل تن از فقيهان و
مفسران برجسته مذاهب اربعه اهل سنت و غير آن ها, ويژگى مزبور را دارا است .

6 - در نـقـل اقوال مؤلفان به ماءخذ اصلى مراجعه شده و به نقل قول ها اكتفا نشده است , لذا هر جا
كه از ماءخذ ديگرى مطلبى نقل شده , در پاورقى به همان ماءخذدرجه دو ارجاع داده شده است .

محدوديت هاى تحقيق
پـژوهش كامل در اين موضوع نيازمند وجود همه منابع , امكانات و فرصت لازم بود.

گرچه خداى
مـنان را بر تاءمين بسيارى از امكانات فوق سپاس گزاريم , امامحدوديت هايى نيز وجود داشت كه
نگارنده را از رسيدن به تحقيق كامل بازداشت ,از آن جمله :

1 - در قرآن كريم و جوامع روايى حاضر, نصوصى كه بر حكم طهارت يا نجاست ذاتى , تصريح كند,
وجود ندارد, تا بتوان با استناد به آن ها به طور قطعى و اطمينان زاحكم كرد.

2 - از آن جـا كـه مـوضـوع طـهارت يا نجاست ذاتى كفار, نزد فقيهان قبل از شيخ مطرح نبوده , از
نظريات قدماى بزرگوار محروم بوديم .

چنان كه جمعى ديگر ازفقيهان بزرگ ده قرن گذشته نيز
درايـن بـاره نظرى ابراز نداشته , يا فتواى خود رادر كتب , ثبت نكرده اند و يا اين كه به علت كمبود
نـسـخ , تـاءلـيفاتشان در اختيارما قرار نگرفته و اين تحقيق فاقد نظريات ايشان است , كه اين خود
دربحث اجماع مؤثر است .

3 - فقيهان اهل سنت در كتب فقهى خويش دراين باره كم تر به استدلال پرداخته اند.

از همين رو,
بخشى از دلايل فتاواى آنان بر ما پوشيده است .

4 - جمعى از فقيهان شيعه در حالى كه ممكن بود خود قائل به طهارت ذاتى اهل كتاب و ... باشند,
به دليل آماده نبودن افكار عمومى و مسائلى چند, فتواى خويش را اظهار ننموده , حكم به احتياط
داده اند.

5 - بـحـث طـهـارت يا نجاست ذاتى علاوه بر ((اهل كتاب ومشركان )) بايد شامل دوگروه ديگر,
يعنى ((ملحدان )) و ((فرقه هاى مسلمان محكوم به كفر, مانند غلات ,نواصب , منكران ضرورى ))
نـيـز بـاشـد و شايسته بود بررسى مفصلى هم در باره آن هاانجام گيرد.

اما محدوديت عنوان اين
كتاب و اختصاص آن به دو گروه اول به علاوه تنگناى وقت , مجال بررسى درباره دو گروه ديگر
را نداد.

ليكن از نظر علمى جاى بحث از اين دو گروه خالى است .

6 - انجام تحقيق كامل در اين باره , تتبع و تدوين جامع تر و عميق ترى رامى طلبيد, تا هم به منابع
و مـتون ديگرى مراجعه شود و هم با ايدئولوگ ها وپيشوايان هر كدام از اديان و مكاتب ـ حداقل در
ايران ـ گفت وگويى صورت گيرد, امامحدوديت وقت اين اجازه را به مؤلف نداد.

سپاس گزارى
لازم اسـت پـس از شـكـرگـزارى از خداوند منان كه توفيق انجام اين تحقيق راعنايت فرمود, از
شخصيت ها و مراكز ذيل كه مرا درانجام اين تحقيق مساعدت كرده اند, سپاس گزارى كنم :

1 - حضرت آية اللّه محمد ابراهيم جناتى , كه با راهنمايى هاى ارزش مند خود مرايارى كردند.

2 - حضرت آية اللّه محمد هادى معرفت , كه با تشويق هاى خويش براميدوارى وانگيزه من افزودند.

3 - مسئولان و كتاب داران كتاب خانه مرجع و عمومى دفتر تبليغات اسلامى كه در طول مدت دو
سال , همكارى بى شائبه اى در واگذارى منابع به اين جانب داشتند.

4 - حضرت آية اللّه سبحانى و مسئولان كتاب خانه مؤسسه امام جعفر صادق (ع )كه امكانات تكميل
تحقيقات را در اختيار من گذاشتند.

5 - ديگر شخصيت هاى علمى و دوستان و مسئولان كتاب خانه ها كه همكارى هاى جانبى داشته اند.

6 - گرچه نتيجه بررسى هاى نگارنده در تحقيق حاضر به ((طهارت ذاتى اهل كتاب و مشركان ))
انـجـامـيـده اسـت , اما چنان كه همه آشنايان با فقه و اصول مى دانند, دراستنباط فقهى ((احكام
غـيرضرورى )) هيچ گاه نمى توان ادعا كرد كه حكم استنباطشده به طور دقيق منطبق با احكام
واقـعى الهى است , چرا كه بيش تر از ((ادله ظنى ))استفاده مى شود, به ويژه تحقيقى كه با بضاعت
مـزجاة انجام گيرد.

از اين رو, از همه فقيهان , استادان و محققان صاحب نظر خواستارم كه با ارائه
نظريات اصلاحى وتكميلى خويش اين جانب را مرهون الطاف خود نمايند.

قم ـ محمد حسن زمانى
15 خرداد
74

/ 115