ديدگاه دانشمندان اسلامى
اكنون كه دانسته شد بسيارى از مسيحيان , اعتقادى به الوهيت عيسى (ع ) به اشكال چهارگانه ياد شده نداشته , بلكه منكر آن هستند, اين پرسش مطرح است كه چرا قرآن كريماين عقيده را به نصارا نسبت داده است .مفسران قرآن ـ اعم از شيعه و سنى ـ سه نوع پاسخ متفاوت به اين پرسش داده اند:1 - عـقيده به الوهيت عيسى لازمه اعتقادات ديگر آن ها در باره عيسى است , نه عين عقيده آن ها,
بـه عـبـارت ديـگر, مسيحيان هرگز به صراحت قائل به خدا بودن عيسى (ع ) و خالقيت و ربوبيت
مـسـتـقـل ايشان نشده اند.اما لازمه مبالغه ها و غلوى كه در باره ايشان دارند, اعتقاد به الوهيت او
است .برخى از مفسران كه اين نظريه راانتخاب كرده اند عبارت اند از:
الف ) شيخ طوسى ,((303))
ب ) ملافتح اللّه كاشانى ,((304))
ج ) بيضاوى ,((305))
د ) آلوسى ,((306))
ه ) قاضى ابى السعود محمد بن محمد عمادى ,((307))
و ) ميرزا محمد مشهدى .((308))
هم چنان كه همين نظريه و توجيه از سوى برخى مفسران درباره ((اعتقاد نصارا به تثليث )) مطرح
شده است , از جمله :
الف ) شيخ طوسى ,((309))
ب ) طبرى ,((310))
ج ) آلوسى ميرزا محمد مشهدى ,((311))
د ) فيض كاشانى .((312))
بـرخـى از مـفـسـران , هـمـين توجيه و تحليل را درباره موضوع پرستش حضرت مريم (ع ) مطرح
كرده اند, بعضى از ايشان عبارت اند از:
الف ) شيخ طوسى ,((313))
ب ) طبرسى ,((314))
ج ) آلوسى ,((315))
د ) قرطبى .((316))
2 - عـقـيـده الوهيت عيسى (ع ) فقط مورد قبول بعضى از فرقه هاى نصاراست , نه همه آن ها, فق
ط فرقه ((يعقوبيه )) و احتمالا ((ملكائيه )) معتقد به اين عقيده شرك آميزبوده اند.برخى از مفسرانى
كه اين توجيه را كرده اند, عبارت اند از:
الف ) شيخ طوسى در بخش ديگرى از تفسير خويش در ذيل آيه ((ان اللّه هوالمسيح )),((317))
ب ) طبرسى ,((318))
ج ) ميرزا محمدثقفى تهرانى ,((319))
د ) بهاءالدين لاهيجى ,((320))
ه ) محمد بن على شوكانى ,((321))
و ) فخر رازى ,((322))
ز ) زمخشرى ,((323))
ح ) بغوى ,((324))
ط ) قرطبى ,((325))
ى ) على بن ابراهيم قمى ,((326))
ك ) عروسى حويزى ,((327))
ل ) و رشيد رضا كه مى نويسد:
كـليساهاى شرقى و غربى بعد از قسطنطين , جملگى به عبادت حضرت مريم (ع )اشتغال داشتند,
امـا با ظهور پروتستان ها اين عبادت تعطيل شد... .در گذشته عده اى از نصارا به عبادت مريم (ع )
اعتراف مى كردند, اما امروز كسى را نمى يابيم كه واژه خدا را براى حضرت مريم به كار برد, بلكه او
را مادر خدامى نامند.((328))
ايـن در حـالـى اسـت كـه عـقـيـده ((تثليث )) از اعتقادات برخى فرقه ها از قبيل ((نسطوريه )) و
((ملكائيه )) و ((مرقوسيه )) شمرده شده است .مفسرانى كه مسئله تثليث را خاص برخى فرقه ها دانسته اند, عبارت انداز:
الف ) بيضاوى ,((329))
ب ) بغوى .((330))
و بـرخـى از مـفـسـران , مـانـنـد شـيـخ طـوسـى ,((331))طـبـرسى ,((332))آلوسى((333))
وشـهـرسـتانى((334)), (صاحب ملل ونحل ) عقيده به الوهيت مريم (ع ) وعبادت وى رامربوط به
بعضى فرقه ها, مانند ((مريميه )) دانسته اند.3 - عقيده به تثليث , الوهيت عيسى (ع ) وپرستش وى و مريم (ع ) مورد قبول همه مسيحيان معاصر
پيامبر اكرم (ص ) بوده است و پاره اى از اين عقايد هنوز هم در ميان آنان رايج است .هـر يـك از مـفـسرانى كه اين نظريه را ارائه داده اند, يك يا چند جلوه از اشكال چهارگانه الوهيت
عـيسى (ع ) را بين همه مسيحيان آن زمان مشترك دانسته اند,وشايد هيچ مفسرى نباشد كه تمام
جـلـوه هاى چهارگانه الوهيت عيسى (ع ) را عقيده عمومى و مورد قبول همه آن فرقه ها بشمارد.مفسرانى كه اين نظريه را داده اند,عبارت اند از:
الف ) قرطبى در ذيل آيه تثليث ,
ب ) ابن جرير, طبق نقل ابن كثير,((335))
ج ) فخر رازى در ذيل آيه ((اتخذونى وامى الهين )),((336))
د ) نويسندگان تفسير نمونه ,((337))
ه ) رشيد رضا.((338))