ربوبيت يا معلمى و سيادت
از بـرخـى فـقـرات انجيل مى توان استفاده كرد كه كلمه ((رب )) در انجيل ـ كه به فارسى معادل ((خـداونـد)) و در انـجـيل لقب حضرت عيسى (ع ) است ـ به معناى معلم , سيد, آقا و سرور به كاررفـتـه و در هـمـه فـصـول انجيل همين معنى اراده شده است .چنان كه ((مستر جيمز هاكس ))
مى نويسد:
ربونى , لفظى است عبرانى , يعنى : اى معلم , و يكى از القاب معززه يهوه بود.((386))
اما مترجمان , معلم و سيد را به ((رب )) و ((خداوند)) ترجمه كرده اند و همين امرمنشاء تصورهاى
غلط درباره مقام حضرت عيسى گشته است .ايـن در حالى است كه مى توان در چند مورد از متن انجيل كلمه ربى يا ربونى يافت كه به صراحت
به ((معلم )) ترجمه شده است , از قبيل :
ـ عـيـسـى بدو گفت : اى مريم , او برگشته .گفت : ربونى , يعنى اى معلم , عيسى بدوگفت : مرا
صدا مكن , زيرا كه هنوز نزد پدر خود بالانرفته ام .((387))
ـ و در روز بـعـد يحيى با دو نفر از شاگردان خود ايستاده بود, ناگاه عيسى را ديد كه راه مى رود
وگـفـت : ايـنك بره خدا.وچون آن دو شاگرد كلام او را شنيدند از پى عيسى روانه شدند.سپس
عـيسى روى گردانيده , آن دو نفر را ديد كه از عقب مى آيند.بديشان گفت : چه مى خواهيد؟ بدو
گفتند: ((ربى )), يعنى اى معلم , دركجا منزل مى نمايى ؟((388))
ـ پس پطرس ملتفت شده , به عيسى گفت : اى استاد! بودن مادر اين جانيكوست .((389))
ـ عيسى به وى التفات كرد وگفت : چه مى خواهى از بهر تو نمايم ؟ كور بدو گفت :يا سيدى , آن كه
بينايم نمايى .((390))
ـ پـطرس به خاطر آورده , وى را گفت : اى استاد! اينك درخت انجيرى كه نفرينش كردى خشك
شده .((391))
در ايـن گـونه موارد واژه ((ربى )) يا ((ربونى )) در متن ترجمه به موازات ترجمه اش به ((معلم ))
ذكـر شده , ولى در برخى فقرات انجيل هم اين لقب (معلم , آقا و سيد) بدون كلمه ((ربى )) به كار
بـرده شـده است وحضرت عيسى (ع ) مقام خود را حتى از زبان پيروانش به صراحت چنين معرفى
مى كند:((392))
شما مرا ((استاد)) و ((آقا)) مى خوانيد و خوب مى گوييد, زيرا كه چنين هستم .پس اگر من كه آقا
و مـعلم هستم , پاى هاى شما را شستم , برشما نيز واجب است كه پاى هاى يك ديگر را بشوييد, زيرا
به شما نمونه دادم تا چنان كه من با شما كردم ,شما نيز بكنيد.