مفهوم عبادت - طهارت و نجاست اهل کتاب و مشرکان در فقه اسلامی نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

طهارت و نجاست اهل کتاب و مشرکان در فقه اسلامی - نسخه متنی

محمدحسن زمانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

مفهوم عبادت

مفهوم عبادت با مفهوم هيچ يك از كلمات فوق (تعظيم , تجليل , تكريم و ...)برابر ومترادف نيست ,
زيرا هر كدام از اين ها بدون عبادت نيز انجام شدنى است .

علماى اسلامى ـ اعم از مفسران و فقها ـ
تلاش زيادى براى تعريف دقيق عبادت كرده اند, كه بهترين آن ها عبارت از موارد زير است :
راغب اصفهانى گفته است :
عـبـادت , نـهـايـت خـضـوع در مـقـابل كسى است كه نهايت اكرام و لطف را فرموده است , يعنى
خداوند.

((173))
رشيد رضا در تفسير سوره حمد, سخن راغب را نقد كرده و مى نويسد:
نـهـايـت خـضوع هميشه نام عبادت را ندارد, زيرا گاهى عاشق آن قدر در معشوقش ذوب و فانى
مى شود كه ديگر خواسته اى جز خواست او ندارد و همه وجودش تسلى و خضوع در برابر معشوقش
مى گردد, اما فى الواقع نمى توان شرعا نام آن راعبادت گذاشت .

چنان كه برخى از مردمان , نهايت
تـعـظـيـم و خـضـوع را در برابررؤسا و پادشاهان يا فرماندهان دارند, اما نام عبادت بر آن ها نهاده
نمى شود.

بـنـابراين ,بهتر آن است كه عبادت را نهايت خضوعى بدانيم كه ناشى از اعتقادانسان به عظمت و
سـلطه و احاطه مطلق معبود باشد, سلطه و احاطه بى پايانى كه منشاء و كنه آن را نمى توان درك
كرد.

((174))
علامه طباطبايى در ((الميزان ))مى فرمايد:
عبادت آن است كه انسان خود را در مقام مملوك بودن براى پروردگارش قراردهد.

((175))
بـنـابـرايـن , اگـر هـر عـملى ـ حتى سجده ـ هم با اين نيت و ويژگى نباشد, عبادت نام نخواهد
گرفت .

((176))
اسـتـاد جـعفر سبحانى در ((معالم التوحيد فى القرآن )) سه تعريف براى عبادت ذكرمى كنند كه
بهترين آن ها عبارت است از:
عبادت خضوعى است كه ناشى از اعتقاد به الوهيت معبود باشد, چنان كه خداوند هم در قرآن كريم
مـوضـوع عبادت را با ((اعتقاد)) به الوهيت پيوند زده ومربوط به يك ديگر مى داند, بلكه ظاهر آيه
شـريـفـه آن اسـت كـه بت پرستان قريش هم عبادت را ناشى از اعتقاد به الوهيت مى دانستند, لذا
مى فرمايد: ياقوم اعبدوااللّه مالكم من اله غيره((177)), امت من , فقط اللّه را بپرستيد, زيرا غير از او
الهى نيست .

((178))
تـعـريف اخير گرچه بهترين تعريف است , اما در يك مورد ابهام دارد و آن مفهوم الوهيت است .

آيا
مـعـنـاى الـوهيت , خالق بودن است , يا مدبر بودن و اداره كل نظام آفرينش يا بخشى از آن , آن هم
تدبيرى با اذن خدا يا به صورت مستقل ؟ يا به معناى معبود بودن است و يا لازم الاطاعة بودن ؟ و يا
معانى ديگر؟ به نظر مى رسد كه بايدالوهيت را به همان معناى ((خالقيت و تدبير مستقل )) دانست
كه شرح آن در دو بحث قبلى گذشت .

بر اين اساس , اگر كسى در برابر يكى از شخصيت هاى برتر
و مـقـرب آاز ديدگاه خودش ـ با اين اعتقاد خضوع و كرنش و تضرع كند, عبادت غير خدا كرده و
آلـوده بـه شـرك عـبادى شده است .

اما اگر با اعتقاد با ماءذون بودن آن شخصيت ازجانب خدا و
نـيازمندى او به خدا, تضرع و كرنش كند, عبادت غير خدا محسوب نمى شود, چنان كه خداوند در
قرآن كريم عبادت را ناشى ازاعتقاد به خالقيت معبودمى داند و مى فرمايد:
يـا ايـهـا الناس اعبدوا ربكم الذى خلقكم و الذين من قبلكم ...((179)), اى مردم ,پروردگارتان را
بپرستيد كه هم شما را و هم كسانى را كه قبل از شما بودند, خلق كرده است .

تـحـليل فوق مى تواند كليد حل معماى اشكال ها و شبهه هاى وهابيان در رويه واعتقادات شيعيان
نيز باشد.

/ 115