2ـ مسيحا
«مسيح» يا به بيان عبرى «ماشيح»، به معناى تدهين شده با روغن ـ و در نتيجه تأييد شده بوسيله ى خدا ـ است. باورمندى به نجات بخشىِ مسيحا در دو دين يهوديّت و مسيحيّت، بر سرتاسر كتاب مقدّس (= عهدين) تأثيرى سترگ نهاده است. يهوديان در سراسر زندگانى پر محنت خود با اميدورزى به ظهور مسيحا، روزگار مى گذراندند و در روندى رو به تزايد، به ادبيات پيش گويانه راجع به هنگامه ى ظهور او بها مى دادند. مسيحيان نيز باور دارند كه عاقبت عيسى بر زمين بازخواهد گشت و نجات و آسايش و بهره مندى را به ارمغان خواهد آورد.يهوديان او را انسانى همانند انسان هاى ديگر مى شمردند كه البته برخوردار از جلوه و جبروت خدايى گشته و با نور خود جهان را روشنايى مى بخشد:و بار ديگر آفتاب در روز نور تو نخواهد بود و ماه با درخشندگى براى تو نخواهد تابيد زيرا كه يهوه نور جاودانى تو و خدايت زيبايى تو خواهد بود. (اشعياء 60، 19) بر خلاف سوشيانت، هنگامه ى ظهور مسيحا دانسته نيست و جز خدا كسى از ساعت آن آگاهى ندارد:1- در هر صورت بايد توجّه داشت كه مقصد نهايى موعود زرتشتى، بازآرايى جهان به همان شكلى آغازين خلقت است (= فرشگرد) و اين، جلوه ى عينى آرزوى بازگشت به اسطوره ى عصر زرين است.