بررسی نظریه های نجات و مبانی مهدویت جلد 1

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

بررسی نظریه های نجات و مبانی مهدویت - جلد 1

پدید آورندگان: ابراهیم آودیچ، مهدی رستم نژاد، حجت کشفی، رینان ارون رونگسای، سیدصاق سیدنژاد، معروف عبدالمجید، سیدمجتبی آقایی، علی اسلامی، محمدهادی معرفت، ابراهیم رمضانیان، محترم شکریان، عباس پسندیده، محمد نقی زاده، محمدهادی یوسفی غروی، سید اصغر جعفری، لیلی حافظیان، محمد مطیع الرحمن، صلاح علی الکامل، غلامحسین احمدی، فرج الله هدایت نیا، محمد مددپور؛ مترجمان: مرصاد حاج آلیچ، محمدعلی سوادی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

فرمود: ما از طرف خدا مأذون نيستيم آن را براى شما بيان كنيم. عرض كردم: وجه حكمت غيبت آن حضرت چيست؟ فرمود: وجه حكمتش همان وجه حكمت غيبت حجّت هاى خداى تعالى مى باشد (چنان كه خضر، يوسف، يونس و ديگران و حضرت امام زين العابدين (عليه السلام) مدّتى از زمان خود را در غيبت بسر بردند) حكمت غيبت حضرت مهدى  (عليه السلام) بيان نمى شود مگر بعد از آن كه آن بزرگوار ظهور كند، هم چنان كه حكمت كارهايى كه حضرت خضر پيغمبر انجام داد مانند شكستن كشتى روى آب دريا و كشتن يك پسر بچّه ى بى گناه و ساختن ديوار براى حضرت موسى (عليه السلام)آشكار نشد مگر پس از آن كه بنا شد از هم جدا شوند».

حكمت هاى غيبت زياد هستند و فلسفه ى آن بسيار است و مصلحت نيست كه آشكار شود به طورى كه امامان اجازه ى بيان آن ها را ندارند، زيرا كه مطلب از اسرار خدا است و محرم اسرار نبايد افشا كند.

سپس امام صادق (عليه السلام) در ادامه ى حديث مى فرمايد: «اى پسر فضل هاشمى همانا اين امر امرى است از امرهاى خدا و سِرّى است از اسرار خدا و غيبت از غيب هاى خدا است (يعنى محرمانه است) وقتى كه ما خداى عزّوجلّ را حكيم بدانيم تصديق مى كنيم كه كارهاى او همه از روى حكمت است، گرچه وجهش براى ما روشن نشود».

از اين حديث معتبر به همراه حديث هاى پيش از اين، مى فهميم كه در كارهاى الهى حكمت هاى زيادى است كه بعضى از آن ها كه در اظهارش مصلحت هست، اظهار فرموده اند و نكته هاى ديگرى نيز وجود دارد كه اظهارش مصلحت نيست و حتى امامان اجازه ندارند آن ها را براى مردم بيان كنند، مگر بعد از ظهور آن حضرت(عج) .

/ 311