بررسی نظریه های نجات و مبانی مهدویت جلد 1
لطفا منتظر باشید ...
هدف متعالى و مشخصى ندارند. تاريخ جهان تصويرى از تكوين و تطور پايان ناپذير ساختارى اين فرهنگ ها است.اشپنگلر بدليل انتقاد از تمدن غرب مغضوب و مورد حملات و انتقادات تند سياست پردازان و فيلسوفان دنياى متجدد باختر زمين قرار گرفت. ويژگى و حسن اشپنگلر و تفكر او در اين است كه اسير و گرفتار ظواهر فريبنده و پر زرق و برق تمدن غربى و لوازم آن نشد. او در بررسى خود درباره ى دمكراسى در جامعه هاى غربى مى نويسد:«همان طور كه در قرن نوزدهم تاج و عصاى سلطنتى را وسيله ظاهر سازى و نمايش ساختند، اينك «حقوق ملت» را در مقابل انبوه مردم سان مى دهند و هر قدر ظاهر اين نمايش با آداب و تشريفات بيشترى به عمل آيد، از حيث معنا تهى تر و ناچيزتر مى شود... ولى اينك دوره انتقال قدرت فرا رسيده و هر چه آثار اين تحول ظاهرتر شود، به همان نسبت انتخابات پارلمانى ما بيشتر دچار فساد شده و مانند دوره انحطاط امور رُم در اينجا جز ظاهر سازى و تقلب چيزى نمى ماند. پول جريان انتخابات را اداره كرده و آن را به نفع پولداران خاتمه مى دهد و جريان انتخابت به صورت يك بازى ساختگى در خواهد آمد كه تحت عنوان «اخذ تصميم ملت» به معرض نمايش عمومى گذارده مى شود. خلاصه پس از آن كه دمكراسى به وسيله پول، عقل و شعور را از ميان برد، همان تيشه به ريشه خود دمكراسى خورده و آن را برخواهد انداخت...» (1) پيش بينى هاى اشپنگلر بسيار جالب است. او مى گويد: «مداركى مانند قرارداد اجتماعى روسو و بيانيه حزب كمونيست «اشاره به طرز تفكر و نگرش دو بلوك» وسائل بسيار نيرومند مؤثرى هستند در دست مردان مقتدرى كه در جريانات حزبى مقامهاى بلندى احراز كرده و از طريق تلفيق عقايد در توده ها تسخير شده و طريقه استفاده از آن