بررسی نظریه های نجات و مبانی مهدویت جلد 1
لطفا منتظر باشید ...
اتحاد شوروى فروپاشيده است، غرب تا ابد بر جهان مسلط خواهد بود و مسلمانان، چينى ها، هنديان و ملت هاى ديگر ليبراليسم غربى را به عنوان تنها راه حل با آغوش باز خواهند پذيرفت.مدرن شدن لزوماً به معناى غربى شدن نيست. جامعه هاى غير غربى مى توانند بدون كنار گذاشتن فرهنگ هاى خود و بدون پذيرفتن در بست ارزش ها، نهادها و آداب غربى، مدرن شوند و البته مدرن هم شده اند. جهان به شكلى اساسى، هر روز بيشتر از پيش مدرن و كمتر از پيش غربى مى شود.هانتينگتون بر اين باور است كه قدرت اقتصادى به سرعت به شرق آسيا منتقل مى شود، توان نظامى و نفوذ سياسى هم به دنبال آن خواهد بود. هند در حال اوج اقتصادى است و جهان اسلام بطور فزاينده اى با غرب دشمنى مىورزد. تمايل جامعه هاى ديگر به پذيرفتن دستورهاى غرب و پيروى از موعظه هاى آن به سرعت از ميان مى رود و همراه با آن اعتماد به نفس غربى ها و ميل ايشان به تسلط بر جهان هم كم رنگ مى شود.امّا در توازن قوا ميان تمدن ها تغييراتى تدريجى، قطعى و بنيادين در حال انجام است و قدرت غرب در مقايسه با تمدن هاى ديگر هم چنان كاهش خواهد يافت. بيشترين قدرت نصيب تمدن هاى آسيايى مى شود و چين به احتمال زياد جامعه اى است كه نفوذ جهانى غرب را به چالش خواهد خواند.غرب تا دهه هاى آغازين قرن بيست و يكم، هم چنين قدرت مندترين تمدن جهان خواهد بود و از اين زمان به بعد شايد در قلمرو قابليت هاى علمى، ظرفيت هاى تحقيق، توسعه و نوآورى هاى فنى نظامى و غير نظامى هم چنان پيشتاز بماند، اما كنترل منابع ديگر قدرت هر روز بيشتر از پيش در ميان كشورهاى كانونى تمدن هاى غير غربى توزيع خواهد شد. [اگر گروهى از رهبران جهانى وجود داشته باشند ]ديگر رهبران غربى نيستند، بلكه از رهبران كشورهاى كانونى هفت يا هشت تمدن اصلى جهان شكل خواهد گرفت. جانشينان ريگان، تاچر، ميتران و كهل، رقيبانى