بررسی نظریه های نجات و مبانی مهدویت جلد 1
لطفا منتظر باشید ...
انحراف مى كشد، انسان كه در والاترين درجه ى Dhamma قرار دارد با آگاهى و بينش خويش در صدد درك طبيعت تمام موجودات زنده، چه نبات و چه حيوان بر مى آيد بى آن كه با زهر خويش طبيعت را آلوده سازد.جهان امروز نيز به آرامى در حال رشد است تا به چنين درجه اى نائل آيد، اما براى دستيابى به آن بايد بحران هاى فراوانى از جمله: بحران روشن فكرى، بحران سياسى، اقتصادى و فرهنگى را پشت سر گذارد.آن ها براى رسيدن به چنين محيط مطلوبى بايد طعم تلخ بى عدالتى، بى قانونى ، رنج و سختى را بچشند.آن گاه است كه به درك راه هاى انحرافى زندگى موفّق مى شوند، سپس مسيرشان را به جاده ى نوين راستى براى يافتن شعورى در خور جامعه ى خويش تغيير مى دهند، باز راه خويش را تا روزى كه به بيدارى مطلق دست نيابند ادامه داده، قلمرو ذهن خويش را تا دستيابى كامل به همه ى ابعاد تماميّت وسعت مى دهند و در آخر روح كامل آن ها در خدا فانى مى گردد(1) و تا ابد روشن فكرانى فرهيخته باقى خواهند ماند، روشن فكرانى عارى از ذرّه اى غرور،(2) چه غرور و خود پسندى از نادانى سرچشمه مى گيرد. دنيا، انسان را به خود مشغول مى دارد; در حالى كه ذهن مردمان دوران تكامل، سرشار از خِرَد، روشن فكرى و رحمانيت ناب است. مكتب تفكر، تمام مردم را به سوى پيشرفت فرا مى خواند و زمينه ى تفكر سالم براى تمام افراد خردمند و بيدار، ميسور است و در آيين بودا به چنين انسان هايى، انسان متعالى(3) يا انسان كامل(4) مى گويند، يعنى كسانى كه از شيطان و بدى ها دور مانده اند.اگر فردى زندگى صادقانه، فطرى و خالصانه داشته باشد به تمرين هاى Dhammaى بى ريا، آزاد و عارى از هر گونه استثمارگرى ادامه دهد و به وظايف