(عج) است.(2) انتظار سازنده مبتنى بر بينش انسانى و فطرى است. بينش انسانى يا فطرى، معتقد است كه هر چند انسان در آغاز پيدايش، شخصيت انسانى بالفعل ندارد ولى بذر يك سلسله بينش ها در نهاد او نهفته است; و به عوامل بيرونى نياز دارد تا به كمك آن، مقصد و راه و ثمره ى بالقوه اش را به فعليت برساند. اين بينش، انسان را داراى غرايز حيوانى و نيز تمايلات عالى مى داند و اصل نبرد و تنازع در اجتماع، و نقش آن در رويش و تكامل تاريخ را مى پذيرد، ولى نه منحصراً به صورت نبرد طبقاتى ميان گروه وابسته به ابزار توليد و نظام اجتماعى كهن; بلكه مدعى است كه نبرد ميان انسانِ رسيده به عقيده و ايمان با انسان هاى گمراه، همواره وجود داشته است. به تعبير قرآن، نبرد ميان «جند الله» و «حزب الله» با جنود شيطان است. استاد مى فرمايد: «از ديد اين تفكّر، اصلاحات جزئى و تدريجى به هيچ وجه محكوم نيست و عامل اصلى حركت تاريخ، فطرت تكامل جوى انسان است و اصلاحات جزئى و تدريجى به نوبه خود، كمك به مبارزه انسان حق طلب در نبرد با انسان منحط است. و برعكس فسادها و تباهى ها، كمك به نيروى مقابل است و آهنگ حركت تاريخ را به زيان اهل حق، كُند مى كند. لذا انتظار يعنى تلاش و تكاپو». (3) استاد مطهرى (رحمه الله)، تعبير و تفسير قرآن از تاريخ را به همين شكل مى داند.(4) از آيه هاى قرآن استفاده مى شود كه ظهور حضرت مهدى (عليه السلام)، حلقه اى از حلقه هاى مبارزه ى اهل حق با اهل باطل است و به پيروزى نهايى حق منتهى مى شود و سهيم بودن در اين سعادت، متوقف بر حضور در گروه اهل حق است. 1- همان.2- پيشين، ص 15.3- پيشين، ص 48.4- پيشين .