فرق معجزه و كرامت
امور خارق العاده اي كه در حرم مطهر اولياي خدا و يا به هنگام توسل به آنها ، واقع مي شود < كرامت > يا < معجزه > ناميده مي شود .معجزه از ماده < اعجاز > است ، و اعجاز در لغت به معناي عاجز كردن و ناتوان ساختن ، و در اصطلاح به معناي انجام دادن كاري است كه هرگز احدي به اتكاي نيروي بشري نتواند نظير آن را انجام دهد .
اژدها شدن عصا به دست حضرت موسي ، زنده شدن مردگان به دست حضرت عيسي ، سخن گفتن سنگريزه در دست رسول اكرم (ص) و ديگر كارهاي خارق العاده اي كه از پيامبران عظيم الشأن صادر شده ، و قرآن كريم بر صدور آنها تصريح و تأكيد نموده ، معجزه ناميده مي شود.
معجزه مطمئن ترين ، استوارترين و روشن ترين دليل صدق گفتار پيامبران در ادعاي ارتباط با جهان ماوراالطبيعه است .
معجزه همواره مقرون به < تحدّي > يعني آورنده آن ، همه انسانهاي روي زمين را دعوت به مبارزه و معاوضه مي كند ، كه آيات تحديِ قرآن كريم يكي از روشن ترين مصداقهاي آن است .(15)
بحث در پيرامون معجزه نيازمند تأليف كتابي مستقل است و در اين مختصر نمي گنجد ، فقط براي رفع پاره اي از ابهام ها به نكات زير اشاره مي كنيم :
1- معجزه امري محال نيست ، زيرا هرگز قدرت بر امر محال تعلّق ندارد .
2- معجزه از نظر علم و عقل كاملاً معقول و ممكن است ، جز اين كه خرق عادت است .
3- معجزه كار خارق العاده ايست كه هرگز احدي _ از مرتاضان و نابغه هاي جهان _ نمي توانند نظير آن را انجام دهند .
4- معجزه شكست ناپذير است ، چون به قدرت بي كران پرودگار متّكي است.
5- معجزه همواره مقرون به تحدّي _ مبارزه طلبي _ است .
6- معجزه بر قدرت نامحدود پروردگار متّكي است ، و لذا هيچ محدوديت زماني و مكاني ندارد .
7- معجزه معلول بي علّت نيست ، بلكه معلولِ علّتِ ناشناخته است .
8- معجزه هدفدار است و همواره يك هدف تربيتي و ارشادي را در بردارد .
9- معجزه چون سحر ساحران و يا رياضت مرتاضان نيست كه قابل تعليم و تعلّم باشد .
10- معجزه بر طبق ادّعا انجام مي شود و هرگز تخلّف نمي كند .
هنگامي كه معجزه اي با اين ويژگيها از شخصي صادر شد ، دلالت مي كند بر اين كه او در ادعاي خود صادق است ، زيرا خداوند هرگز چنين قدرتي را در اختيار يك فرد شياد و حقه باز قرار نمي دهد ، و گرنه موجب گمراهي مردم مي شود .
همانطور كه پيامبران براي اثبات رسالت خود بايد معجزه ارائه دهند ، امامان نيز بايد براي اثبات امامت خود معجزه داشته باشند .
زيرا همواره در طول تاريخ شياداني بر مسند خلافت تكيه كرده ، خود را جانشين پيامبر معرفي كرده اند ، و اگر امامان بر حق ْ معجزه نداشته باشند ، از خلفاي قلاّبي شناخته نمي شوند . لذا هر يك از معصومين عليهم السلام صدها
معجزه در طول امامت خود ارائه داده است . (16)
در صدور معجزات فراوان از امامان و پيامبران هيچ ترديدي نيست ، قرآن و عقلْ وجود معجزه را پذيرفته است ، به اين معني كه يك سلسله امور خارق عادت در دنيا اتفاق افتاده و مي افتد كه نيرويي خارج از جهان طبيعت ، در پديد آمدن آنها تأثير دارد .
تلاش برخي از مبتلايان به عقده < خود دانشمند بيني > در تأويل معجزات به علوم طبيعي ، زحمت بي فائده و تلاش بي پايه است .
امور طبيعي يك سلسله اسباب شناخته شده دارند ، ولي معجزات علل ناشناخته اي دارند كه ما با الفباي آنها آشنا نيستيم ، و از چگونگي روابط وضوابط آنها بي خبريم .
علت نامساعد بودن نظرها در مورد معجزه اينست كه اذهان ما با امور محسوس و ملموس انس گرفته است ، و گرنه علم هرگز نمي تواند وجود معجزه را منكر شود ، و حتي نمي تواند وجود آن را ناديده بگيرد ، زيرا علم هر روز شاهد تحقق يافتن چندين كار فوق العاده است . (17)
قرآن كريم در عين اينكه قانون عليت را مي پذيرد ، تحقق يافتن صدها پديده خارق العاده و غير طبيعي را توسط پيامبراني چون : نوح ، هود ، سليمان ، داوود ، صالح ، ابراهيم ، موسي , عيسي ، و رسول اكرم _ صوات الله عليهم اجمعين _ به صراحت اعلام كرده است .
بطوري كه قبلاً تأكيد كرديم ، اين كارهاي خارق العاده _ في نفسه _ امور محال نمي باشد ، بلكه فقط بر خلاف روال متداولي است كه با آن انس گرفته ايم .
در كارهايي كه طبق روال طبيعي انجام مي پذيرند ، روابط اسباب و مسببات ، و شرايط زماني و مكاني براي ما محسوس و ملموس است ، ولي در امور خارق عادت اين روابط و شرائط از ديدگاه ما بيرون است .
در حوادث طبيعي ، علل و اسباب تأثير خود را به تدريج مي بخشند ، ولي در معجزات ، اثر آنها فوري و آني است .
در جهان طبيعت تبديل شدن عصا به اژدها محال عقلي نيست ، ولي نيازمند علل و شرايط زماني و مكاني مخصوصي است ، تا با گذشت زمان و در شرايط مساعد ، عصا تبديل به خاك و گياه ، سپس جزء بدن يك جاندار شود ، سرانجام دروان نطفه و علقه را پشت سر نهاده ، روزي اژدهايي سهمگين شود و همه سحرهاي ساحران را ببلعد .
در روال عادي بدون اين شرايط زماني و مكاني ديده نشده عصايي تبديل به اژدها شود ، ولي در مسير معجزه نيازي به اين شرايط پيچيده و مدت طولاني نيست ، بلكه < عله العلل > كه همان اراده خداست ، همه آن تأثير هايي را كه مي بايست در طول قرنها انجام پذيرد ، در يك آن به كار مي اندازد و عصا را تبديل به اژدها مي سازد ، و به وسيله آن قلم بطلان بر سحر ساحران مي كشد . (18)
از بررسي آيات مربوط به معجزه پيامبران استفاده مي شود كه براي نفوس پيامبران تأثيري در معجزات هست ، ولي اين تأثير منوط به اذن پروردگار است ، چنانكه اين معني صريحاً در قرآن كريم آمده است :
< وَ ما كانَ لِرَسُولٍ اَنْ يَأْتِيَ بِآيَهٍ بِاِذْنِ اللهِ > .
< هيچ پيامبري را نمي رسد كه معجزه اي بياورد ، جز به اذن خدا > .(19)
موضوع < اِذْن > در قرآن و مسائل عقيدتي جايگاه خاصي دارد ، به عقيده خداپرستان ، اين خداوند است كه به <آتش > سوزانيدن را عطا كرده است و اگر روزي خليلش را در آتش بيندازند ، آتش بدون اذنِ او ابراهيم خليل را نمي سوزاند .
اين خداوند است كه به < دارو > خاصيت دردزدايي عطا فرموده ، و بدون اذنِ او هيچ داروئي هيچ دردي را بهبود نمي بخشد .
خداوندي كه به دارو خاصيت دردزدائي داده ، اگر بخواهد به تربت امام حسين عليه السلام نيز همان خاصيت را عطا مي فرمايد .
روي اين بيان خداوند ، سبب ساز و سبب سوز است ، يعني در موردي كه همه ي اسباب عادي موجود است ، اگر اذنِ او نباشد همه ي آن اسباب از كار مي افتد ، و در موردي كه هيچ سبب طبيعي موجود نيست ، اگر فرمان دهد، سبب ايجاد مي شود و يا هرچيزي را كه ا و فرمان دهد ، جايگزين سبب طبيعي مي شود .
برخي از روشنفكران به خيال اين كه معجزه مخالف علم است و يا توجيه علمي ندارد ، از شنيدن نام معجزه وحشت دارند و انكار معجزات را نشان روشنفكري مي پندارند .
اين روشنفكرنماهاي شرق ، كه نشخوار كننده ياوه سرائي هاي مشتي از نويسندگان ملحد غرب هستند ، چرا به تحقيقات مستند و مستدلّ دانشمندان ارزشمندي چون : دكتر الكسيس كارل ، نورمن وينسنت گريسي ، اپيكتتوس ، رالف والد ، امرسون و امثال آنها توجه نمي كنند ، كه بر تحقق معجزات فراوان در عصر ما ، و شفا يافتن هزاران بيمار مبتلا به سرطان ، خوره ، سل و ديگر امراض صعب العلاج ، به دنبال يك نيايش ، و با حضور در اماكن متبركه تصريح و تأكيد دارند . (20)
براي ساكنان ايران زمين اين مسائل بسيار روشن و حل شده است ، زيرا هر شيعه ي ايراني عده اي را با چشم خود ديده ، و يا از افراد مورد اعتماد شنيده ، كه در حرم مطهر حضرت علي بن موسي الرضا _ عليه آلاف التّحيه والثّنا _ سلامتي خود را باز يافته ، از امراض صعب العلاج به طور اعجاز آميز شفا يافته اند .
نگارنده كه سالي چند بار توفيق آستان بوسي حضرت ثامن الحجج را دارد ، مكرر شاهد شفا يافتن بيماران صعب العلاج در آستان ملك پاسبان آن امام روف بوده است ، به ويژه در شبهاي 11 ذيقعده ، شب ولادت آن مهر تابان . و هرگز فراموش نمي كند كه در يك شب 11 ذيقعده اي 23 نفر همزمان در برابر شبكه فولاد _ در صحن مطهر _ شفا يافتند ، كه كور مادرزاد ، و فلج مادرزاد نيز در ميان آنها بود .
ابن بطوطه جهانگرد نامي جهان اسلام متوفاي 779 هـ . در ضمن مسافرت سي ساله خود كه قريب 700 سال پيش انجام داده ، به هنگام وصف نجف اشرف و حرم مطهر امير مومنان مي نويسد :
< همه مردم اين شهر رافضي مذهب اند و از اين روضه كرامتها ظاهر مي شود كه منشأ عقيده مردم بر اين كه قبر علي عليه السلام در آن است ، همان كرامتها مي باشد.
از جمله آن كه در شب بيست و هفتم رجب كه < ليله المحيا > (21) مي نامند ، عراقيان ، خراسانيان ، فارسيان ، و روميان گروه گروه ، سي تن و چهل تن ، بعد از نماز خفتن در آنجا گرد مي آيند و بيماران ا فليج و زمين گير را كنار ضريح مقدس مي گذارند و خود به نماز و ذكر و قرآن و زيارت مشغول مي شوند .
چون پاسي از شب گذشت همه مريضها كه شفا يافته و صحيح و سالم گشته اند ، برخاسته ، ذكر : < لا اله الاّ ، محمّد رسول الله ، علي ولي الله > مي گويند > .(22)
علي ابن اسباط كه در عهد امام رضا و امام جواد عليها السلام مي زيست و نجاشي مقدم رجاليون ، او را توثيق نموده ، و در حقش فرموده : < از موثّق ترين مردم و از راستگوترين آنان است > . (23) در كتاب < نوادر > از گروهي از اصحاب اماميه نقل مي كند :
< چون خبر شهادت جانگداز حضرت اباعبدالله الحسين عليه السلام در اقطار و اكناف جهان سرازير شدند و تعداد آنها به يكصد هزار نفر رسيد ، كه همه ي آنها از بركات قبر شريف آن حضرت بچه به دنيا آوردند > .(24)
حاج ميرزا مهدي حائري تأكيد مي كند كه اين رقم مربوط به سال شهادت آن حضرت مي باشد . (25)
معجزات ظاهره و كرامتهاي باهره اي كه در طول قرون و اعصار در حرم مطهر ائمه اطهار عليهم السلام مشاهده شده ، بيرون از شمار است و هزاران نمونه آن در كتابها مسطور شده است ، ولي بي گمان آنچه ثبت شده و به دست ما رسيده كمتر از يك هزارم چيزي است كه تحقق يافته است .
تداوم اين كرامتها و عنايتها در طول قرون و اعصار بهترين وسيله ايست كه اهل هر زماني بر اساس معجزاتي كه در عصر خويش مشاهده مي كنند بر عظمت ، قداست و حقانيت آنان پي مي برند .
عنايات و معجزاتي كه در حرم مطهر انبيا و اوليا به وقوع مي پيوندد < كرامت> ناميده مي شود .
تفاوتي كه ميان معجزه و كرامت است اينست كه در معجزه < تحدّي > ( يعني : دعوت به مبارزه و معارضه ) و هدايت خلق مطرح است ، ولي در ادعاهاي اولياي الهي و كرامتهاي صادره از آنان صحبت تحدي در كار نيست . (26)
از عنايات بي كران خداوند منان بر اين كمترين غلام روسياه خاندان عصمت و طهارت اين بود كه توفيق يافت در كتاب كريمه اهلبيت ، يكصد كرامت از كرامتهاي حضرت معصومه _ سلام الله عليها _ را ثبت نمايد . و اينك خداي را سپاس مي گويد كه اين مطالب را مورد توجه خاصّ شيفتگان اين درگاه قرار گرفته و تعداد بي شماري از دوستداران اين آستان ، به نگارنده مراجعه نموده ، اظهار داشته اند كه تحت تأثير مطالب مندرج در اين اثر ، به آستان ملك پاسبان حرم مطهر شفيعه روز محشر ، دختر موسي ِجعفر ، حضرت معصومه _ سلام الله عليها _ مشرف شده ، مشكلات مادي و معنوي خود را معروض داشته ، با دست گره گشاي دختر باب الحوائج ، حاجت روا گشته ، از بحرانهاي پيچيده و لا ينحل خود رهايي يافته اند .
در اينجا تعداد ديگري از كرامتهاي اين بي بي دو عالم را كه پس از چاپ كتاب كريمه اهلبيت صادر شده ، و يا پس از آن به دست ما رسيده و يا بعد از آن به صورت مكتوب انتشار يافته است ، به شيفتگان كويش تقديم مي داريم ، به اين اميد كه ذخيره اي براي روز پسين و راهگشاي دلهاي غمين و مورد رضايت حضرت بقيه الله في الأرضين _ عجل الله تعالي فرجه الشريف _ باشد .
اگر كرامتهاي صادره از كريمه اهلبيت ، حضرت معصومه عليها السلام گرد آوري شود ، خود كتابي بسيار مفصّل و پر ار ج خواهد شد ، ولي متأسفانه تاكنون چنين اقدامي به عمل نيامده است .
البتّه جمع آوري كرامتها مشكلات فراواني دارد ، از جمله اين كه : غالب افرادي كه مورد عنايت قرار مي گيرند هرگز مايل نيستند كه ديگران از سرگذشت آنان آگاه شوند ، گروهي براي اين كه معنويت آنان محفوظ بماند و گروهي براي اين كه افراد مختلف به آنها مراجعه نكنند ، و عده اي براي اين كه مورد تحقير و تكذيب افرادِ ضعيف الايمان قرار نگيرند .
آنچه از كرامتهاي اين خاتون دو سرا در اين كتاب آمده ، غالباً مطالبي است كه افراد مورد وثوق و اعتماد ، بدون واسطه شنيده ام و بر مورد وثوق بودن آنها تصريح كرده ام ، و به ندرت مطالبي است كه در آثار مكتوب مسطور بوده ، و ما آنها را با ذكر مأخذ از آنها نقل كرده ايم .
اگر خوانندگان گرامي مطلب مستندي از كرامتهاي اين شفيعه روز جزا داشته باشند ، مي توانند متن واقعه را بدون كم و زياد مرقوم فرموده به آدرس نگارنده ارسال دارند (27) ، تا در چاپهاي بعدي مورد استفاده و استناد قرار بگيرد ، و اگر مايل باشند كه نامشان تصريح نشود در نامه خود اشاره كنند .
و اينك متن كرامتها آنچنانكه به دست ما رسيده ، به ترتيب الفباي عناوين
آنها :(28)