عنايت امام هشتم به زيارت خواهرش
در عصر ما در قم مرد وارسته اي به نام آقاي شيخ عبداللّه بود که به: " شيخ عبداللّه پياده " معروف بود و کرامات فراواني از او نقل مي شد. و لذا افراد زيادي به او مراجعه مي کردند و از او التماس دعا مي نمودند، که اين رفت و آمدها او را از کار و زندگي اش باز مي داشت.ايشان براي رهايي يافتن از دست مراجعه کنندگان از شهر مقدّس قم رخت بربست و در دِه جمکران، در نزديکي مسجد مقدّس صاحب الزّمان - عجّل اللّه فرجه الشّريف - اقامت گزيد.
بعد ازمدّتي براي آستان بوسي حضرت رضا عليه السّلام به مشهد مقدّس مشرّف شد.
در حرم مطهّر محضر مقدّس حضرت رضا عليه السّلام شرفياب مي شود، حضرت از ايشان روي برمي تابد. بسيار گريه مي کند و عرضه مي دارد: مولايم به من بفرماييد که چه تقصيري از من سر زده است؟!
حضرت مي فرمايد: چرا حرم خواهرم را در قم ترک کردي؟!
عرض مي کند که من در محضرشما متعهّد مي شوم، تا زنده هستم همه نمازهاي خود را در حضرت معصومه عليها السّلام بخوانم.
و لذا تا هنگامي که وضع جسماني اش ايجاب مي کرد، روزي سه بار به حرم مطهّر مشرّف مي شد و همه نمازهاي يوميه را در حرم مي خواند.
در اواخر که توان کمتري داشت، روزي دو بار مشرّف مي شد و نمازهاي ظهر و عصر و مغرب و عشا را در حرم مي خواند.
اين مطلب را جمعي از دوستان مورد اعتماد، که با ايشان رفت و آمد داشتند براي نگارنده نقل کردند.
ايشان در حدود ده سال پيش درگذشتند و در قبرستان بقيع در قم دفن شدند. يکي از دوستان، ايشان را بعد از فوتش در حال تشرّ ف به حرم در خواب مي بيند، از حالش مي پرسد، مي فرمايد که اينجا هم جاي من بالاي سر حضرت معصومه - سلام اللّه عليها - مي باشد.
(189)