59 - وسوسه را او كرد - قصه های اسلامی و تکه های تاریخی نسخه متنی

This is a Digital Library

With over 100,000 free electronic resource in Persian, Arabic and English

قصه های اسلامی و تکه های تاریخی - نسخه متنی

گردآورنده: عمران علیزاده

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

مدرك

شرح نهج البلاغه ج 6 ص 13.

59 - وسوسه را او كرد

بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحيمْ

پس از رحلت رسول اكرم ابوبكر و عمر كنار در خانه رسول خدا نشسته بودند كه مغيرة بن شعبه آنها را ديد و
پرسيد: چرا اينجا نشسته ايد؟ گفتند منتظر هستيم كه اين مرد (على عليه السلام ) بيرون بيايد تا به او
بيعت كنيم ، گفت : آيا منتظر غوره نارس اين خاندان هستيد؟ خلافت و رياست را در قريش وسعت و تعميم دهيد
كه پذيراى توسعه ميباشد.

مدرك

شرح نهج البلاغه ج 6 ص 43.

مغيرة بن شعبه از شياطين عرب بود، در سال خندق مسلمان شد، و در صلح حديبيه حاضر بود، گفته اند با سيصد
زن ازدواج نمود، در خلافت عمر والى بصره بود كه به زناى او شهادت دادند عمر او را از بصره عزل و والى
كوفه نمود، عثمان در خلافتش او را عزل كرد، در اول خلافت على عليه السلام پيشنهاد نمود كه معاويه را
عزل نكند حضرت قبول نكرد، در زمان معاويه والى كوفه شد، وليعهدى يزيد را او پيشنهاد كرد، امام حسن
عليه السلام در مجلس معاويه به مغيره فرمود: تو بودى كه بر پهلوى دختر پيغمبر زدى و او را خونين كردى
تا فرزندانش را سقط نمود.

60 - از عذاب نجات يافت

بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحيمْ

حضرت عيسى عليه السلام گذرش از كنار قبرى افتاد، با ديد خدادادى ديد كه صاحب قبر در عذاب است ، سال
بعدى باز گذرش از كنار همان قبر افتاد متوجه شد كه صاحب قبر از عذاب نجات يافته است ، عرض نمود: خدايا
من سال گذشته از كنار قبر گذر كردم صاحبش در عذاب بود، حالا مى بينم كه از عذاب نجات يافته است ؟

خدا به او وحى نمود كه اى روح الله او را فرزندى صالح به حد بلوغ رسيد راهى را اصلاح نمود و يتيمى را
پناه داد، من هم بخاطر كار نيك پسرش ‍ عذاب او را برداشتم .

مدرك

بحار الانوار 110 جلدى 75 ص 49 علامه متبحر مولى محمد باقر مجلسى ، وى افتخار شيعه مروج شريعت داراى
فضائل كثيره بود، در حق او گفته اند: اگر مذهب شيعه را مذهب مجلسى نامند جا دارد، بسال 1037 هجرى چشم
بجهان گشود، و در 27 رمضان سال 1110 هجرى و بقولى 1111 هجرى از دنيا رفت ، خدمات او بر اسلام و حقوق او بر
مسلمانان زياد است .

61 - او متقى است

بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحيمْ

در فتح مكه چون موقع ظهر شد رسول خدا دستور داد بلال بالاى كعبه رفته اذان بگويد، چون اهل مكه اذان
بلال را شنيدند عكرمه پسر ابوجهل گفت : من خوش ندارم كه بشنوم ابورباح در بام كعبه مثل الاغ صدا كند،
خالد بن اسيد گفت : الحمدلله كه پدرم مرد و اين وضع را نديد، ابوسفيان گفت : من هيچ چيز نميگويم ، اين
ديوارها به محمد خبر ميدهند، حضرت ايشان را احضار كرد و گفته هاى آنهارا به خوشان بازگو كرد.

در روايت ديگر است كه رسول خدا وارد مكه شد، وقت نماز ظهر فرا رسيد، بلال را ماءمور نمود به بام كعبه
رفته اذان بگويد، چون صداى (( الله اكبر )) بلند شد تمام بتهاى مكه به رو افتادند، بزرگان قريش چون
صداى بلال را شنيدند حرث بن هشام گفت : مگر محمد غير از اين زاغ سياه كس ‍ ديگر نيافت ، سهيل و
ابوسفيان نيز سخنانى گفتند، جبرئيل سخنان ايشان را به رسول اكرم رسانيد، حضرت آنها را احضار كرد و
گفته هاى آنها را بخودشان بازگو كرد، ايشان هم اقرار كردند كه در آن حال آيه (( انا خلقناكم من ذكر و
انثى ... ان اكرمكم عند الله اتقاكم )) نازل شد.

مدرك

سفينة البحار ج 1 ص 104.

/ 80