95 - مقايسه بين دو نسل
بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحيمْدر كتاب سيادة الاشراف مى نويسد: از جمله چيزهايى كه دماغ حسودان را بخاك ميمالد اين است كه موقعشهادت امام حسين عليه السلام بنى اميه دوازده بچه در گهواره هاى طلائى و نقره اى داشتند، و از آن
حضرت بغير از على بن الحسن زين العابدين نمانده بود، ولى حالا كمتر شهرى و دهى است كه در آن عده كثيرى
از اولاد حسين عليه السلام پيدا نشود، و از بنى اميه احدى زنده نمانده است .
از ظلم شد معاويه را نسل منقطع
و زعدل ماند نسل على زنده در جهان
و زعدل ماند نسل على زنده در جهان
و زعدل ماند نسل على زنده در جهان
مدرك
وقايع الايام حاج ملا على خيابانى جلد صيام صفحه 413.96 - اسماء مقدسه پنج تن
بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحيمْمجاهد از ابن عباس نقل ميكند: رسول خدا فرمود: چون شب معراج مرا به آسمان بردند ديدم بر در بهشت نوشتهشده : (( لا اله الله محمد رسول الله على حب الله ، الحسن و الحسين صفوة الله ، فاطمه خيرة الله ، على
باغضيهم لعنه الله . ))
مدرك
تاريخ بغداد ج 1 ص 259 تاءليف ابوبكر احمد بن على معروف به خطيب بغدادى متوفاى سال 463 هجرى قمرى .97 - مسابقه دادن رسول اكرم
بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحيمْرسول اكرم شترى داشت بنام (( عضباء )) با هر كس مسابقه ميداد برنده ميشد، روزى عربى آمد و با آن حضرتمسابقه داد و برنده شد، اين معنى بر مسلمانها گران آمد و ناراحت شدند، حضرت فرمود: (( حق على الله ان
لا يرفع شيئا من الدنيا الا وضعه )) : بر خدا حق است كه هر چيزى را كه در دنيا بلند كرد آن را پست كند.
مدرك
بحار الانوار ج 63 ص 14.98 - بلال اذان ميگويد
بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحيمْدر سال 18 هجرى كه عمر بشام سفر كرد، چون وقت نماز شد مردم از عمر درخواستند كه دستور دهد بلال اذانبگويد، بلال شروع به اذان كرد، تمامى كسانى كه پيغمبر را ديده و اذان گفتن بلال را در حضور او ديده
بودند به گريه افتادند تا محاسن آنها از اشك تر شد، عمر هم گريست ، آنهائيكه رسول خدا را ديده بودند
بياد آن حضرت و بياد آن روزها گريستند، و آنهائيكه نديده بودند بخاطر گريه اصحاب گريستند.
مدرك
الكامل ابن اثير ج 2 ص 394.99 - من شاهم يا خليفه
بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحيمْعمر بن خطاب از سلمان فارسى پرسيد: من شاه هستم يا خليفه ؟ سلمان گفت : اگر يك درهم يا كم و يا زياد اززمين مسلمانها ماليات بگيرى و در غير حق آن صرف كنى شاه ميباشى و الا خليفه هستى ، عمر بسيار گريست .
مدرك
الكامل ابن اثير ج 3 ص 32.سلمان فارسى يا سلمان محمدى يكى از ياران معروف و زاهد رسول اكرم ، اصلش ايرانى است ، در طلب دين پساز تحمل مشقتهاى زياد خود را به مدينه رسانده و به پيامبر اسلام ايمان آورد، در جنگ خندق و جنگهاى
بعد از آن شركت كرد وى يكى از اركان اربعه تشيع و دوستداران على عليه السلام بود، بسال 34 و بقولى 35 در
250 و بقولى 350 سالگى در مدائن از دنيا رفت .