"گزارش"
گزارش بالا را پيشواى حنبليان احمد نيز در مسند خود 378/1 آورده و گزارش انس را نيز كه ياد شد در مسند خود 145/1 به اين گونه آورده: برانگيخته خدا "ص" نماز را در منى دو ركعتى خواند و بوبكر هم در منى نماز را دو ركعتى خواند و عمر هم نماز را در منى دو ركعتى خواند و عثمان هم چهار سال، نماز را در منى دو ركعتى خواند سپس از شكسته خواندن آن خوددارى نمود.و بخارى و مسلم و جز آن دو آورده اند كه عبد الرحمن پسر يزيد گفت عثمان پسر عفان "ض" نماز را با ما- در منى- چهار ركعتى خواند و اين را به گوش عبد الله پسر مسعود رسانيدند پس او- چنان كه با گرفتارى اى روبرو شود- از بازگشت به خدا سخن گفت و سپس گفت: من با برانگيخته خدا "ص"نماز را در منى دو ركعتى خواندم و بابوبكر "ض" نماز را در منى دو ركعتى خواندم و با عمر پسر خطاب "ض" نمازرا در منى دو ركعتى خواندم و اى كاش كه بهره من از اين چهار ركعت به اندازه دو ركعتى باشد كه پذيرفته گردد.
ابو داود و جز اوآورده اند كه عبد الرحمن پسر يزيد گفت عثمان "ض" نماز را در منى چهارركعتى خواند پس عبد الله گفت: من بابرانگيخته خدا "ص" نماز را دو ركعتى خواندم و با بوبكر هم دو ركعتى و با عمر هم دو ركعتى و با عثمان هم در آغاز فرمانروائى اش، دو ركعتى و سپس از شكسته خواندن آن خوددارى مى نمايد، و آن گاه راه ها را بر شما پراكنده نموده و به راستى دوست مى دارم كه بهره من از اين چهار ركعت، همان دو ركعتى باشد كه پذيرفته گردد. اعمش گفت: معاويه پسر قره از زبان استادانش بمن گزارش داد كه خود عبد الله هم چهار ركعتى خواند و چون به وى گفتند: كه تو، عثمان را نكوهش مى كنى و آن گاه خود چهار ركعت مى خوانى گفت: ناسازگارى بدتر است.
و بيهقى در سنن كبرى 144/3 آورده است كه عبد الرحمن پسر يزيد گفت ما در انجمنى با عبد الله پسر مسعود بوديم و چون او به نمازخانه منى درآمد پرسيد فرمانرواى گروندگان چند ركعت نماز گزارد؟ گفتند: چهار ركعت پس چهار ركعت نماز گزارد ما گفتيم مگرخودت به ما گزارش ندادى كه پيامبر "ص" نمازرا دو ركعتى خواند و بوبكر هم آن را دو ركعتى خواند. گفت آرى من هم اكنون چنين گزارشى به شما دادم با اين همه، عثمان پيشوا است و با او ناسازگارى نمى نمايم چون ناسازگارى بدتر است.
و بيهقى در سنن144/3 از زبان حميد آورده است كه عثمان پسر عفان نماز را در منى شكسته نخواند و آن گاه براى مردم سخنرانى كرد و گفت: اى مردم! شيوه شيوه برانگيخته خدا "ص" است و شيوه دو يار او، با اين همه، امسال پيش آمد تازه اى براى مردم كرد كه من ترسيدم شكسته نماز خواندن را شيوه اى هميشگى پندارند. به گزارش كنز العمال 239/4، گزارش بالا را ابن عساكر آورده است
ابو داود و جز او از زبان زهرى آورده اند كه عثمان پسر عفان "ض" نماز را در منى شكسته نخواند زيرا در آنسال تازيان چادرنشين بسيار بودند و او مى خواست ايشان بدانند كه نماز چهار ركعت است.
و ابن حزم در المحلى 270/4 از زبان سفيان بن عيينه و او از زبان جعفر پسر محمد و او از زبان پدرش گزارش كرده است كه عثمان در منى رنجور شد، پس به نزد على شدند و گفتند بر مردم نماز بگزار گفت: اگر مى خواهيد من همان گونه برايتان نماز مى خوانم كه برانگيخته خدا "ص" مى خواند- يعنى دو ركعت- گفتند ما جز به همان گونه كه فرمانرواى گروندگان- عثمان- نماز مى خواند- چهار ركعت- خرسندى نمى دهيم و او نيز نپذيرفت.