سخنرانى پيامبر در برترى بوبكر - ترجمه الغدیر جلد 15

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ترجمه الغدیر - جلد 15

عبدالحسین امینی؛ مترجمین: محمدتقی واحدی، علی شیخ السلامی، سید جمال موسوی، محمدباقر بهبودی، زین العابدین قربانی لاهیجی، محمد شریف رازی، علی اکبر ثبوت، جلال الدین فارسی، جلیل تجلیل

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

سخنرانى پيامبر در برترى بوبكر

بخارى در بخش برترى ها به هنگام گفتگو از اين سخن پيامبر: " همگان درهائى را كه به مسجد باز مى شود ببندند مگر بوبكر " در ج 5 ص 242 و در بخش " كوچيدن به مدينه" ج 6 ص 44 از راه ابو سعيد خدرى آورده است كه گفت: " برانگيخته خدا "ص" براى مردم سخنرانى كرد و گفت: به راستى خداوندبنده اى را به خود واگذاشت كه از ميان اين جهان و آن چه در نزد او است يكى را برگزيند " خدرى گفت: پس بوبكر بگريست و ما از گريه او در شگفت شديم كه برانگيخته خدا "ص" درباره بنده اى گزارش دهد كه كار گزينش به خود او واگذار شده باشد "پس وى بگريه درآيد تا دانستيم" آن كس خود پيامبر "ص" و بوبكر نيز داناترين ما بود "كه آن سخن را دريافت" پس پيامبر خدا "ص" گفت: كسى كه بيش از همه مردمان با همراهى ها و دادن دارائى خويش بر من منت داردبوبكر است و اگر من دوستى جز پروردگارم برمى گزيدم البته بوبكر رابرمى گزيدم ولى برادرى و دوستى اسلامى هست، همه درهائى را كه به مسجد باز مى شود بايد ببندند مگر درى كه از آن بوبكر است.

و گزارش ابن عساكر افزونى اى به اين گونه دارد: ".... ما دانستيم كه او جانشين وى خواهد شد " و در گزارش رازى در ج 2 ص347 از تفسيرش نيز سخن پيامبر به اين گونه آمده از ميان همه مردمان هيچ كس نيست كه بيش از "ابوبكر" پسر ابوقحافه با همراهى ها و دادن آن چه در دست داشت بر ما منت نهاده باشد.
امينى گويد: برگرديد به ج 3 ص 176 تا 187 از همين نگارش ما- چاپ دوم- تا پشتگرمى تان به دروغى كه در گزارش بالا درباره درهاى مسجد و بسته شدن آن ها آمده بيشتر گردد- و آنگاه ابن تيميه را ببينيد كه در پيرامون آن، چه هوچى گرى ها وگرد و خاك ها به را انداخته.

از ديگر آگاهى هائى كه از اين گزارش به دست مى آيد يكى سخن ابو سعيد است كه گفته: " ابوبكر داناترين ما بود " باآن كه آن دانش "آگاهى از نزديك بودن مرگ پيامبر" ويژه ابوبكر نبود و همه كسانى كه- در بازپسين ديدار او "ص" از خانه خدا- سخنان وى "ص" را شنيده و به ياد سپردند اين دانش را داشتند زيرا در ميان آن گفته ها فرازهائى از اين گونه- كه در جلد نخست آورديم- به گوش مى خورد: نزديك است كه مرا بخوانند و من نيز بپذيرم... و تازه اگر هم گرفتيم كه اين دانش را به جز خليفه كسى نداشته است باز مگر اين چه دانشى است كه به آن تواند باليد؟ آيا مى توانست به يارى آن، گره كورى در زمينه آئين هاى خدائى را بگشايد؟ يا پرسش هاى دشوار فلسفه را پاسخ بدهد؟ يا روشنگر پيچيدگى هائى كه در دانش هاى كيش ما هست باشد؟ يا از چهره رازهاى نهفته هاى آفرينش پرده بردارد؟ هيچ يك از اين خواسته ها را از آن دانش وآگاهى آن چنانى نمى توانست داشت، و اگر هم گرفتيم كه تنها او به درستى آن را دارا بوده تازه خود آن چيزى نيست مگر آگاهى از اين كه پيامبر "ص" آن سخن را درباره خويش گفته است و شايد هم كه پيشتر در اين باره چيزى از وى شنيده بود و اين هنگام به يادش آمد وما در جلد هفتم هنگام گفتگو از داناتر بودن اين مرد به اندازه اى دراين باره سخن رانديم كه بيش از آن نمى توان. پس به همان جا برگرديد.

اين هم كه از زبان پيامبر آورده اند: " ابوبكر بيش از همه مردمان با همراهى ها و بخشيدن دارائى خود بر من منت نهاد. " مى پرسيم: كدامين كس،كدام منت را در همراهى با پيامبر و در بخشيدن دارائى خويش در راه آئين وى "ص" بر او "ص" نهاده؟ هر كس كار شايسته اى كند به سود خود كرده وآن كه بدى كند به خويش زيان
زده اگر نيكوكارى كنيد با خود نيكوئى كرده ايد و اگر بدى كنيد نيز با خود كرده ايد اين برانگيخته خدا بود كه با خواندن و راه نمودن و پيراستن همه آدميان بر ايشان منت نهاده و اگر كسى با او همراهى نمود وبه وى يارى رساند و خود را در آن ديده و نيكى خود را خواسته بر تو منت مى نهند كه مسلمان شده اند بگو با مسلمان شدن خويش بر من منت ننهيد زيرا خدا است كه با راهنمائى شما به گرويدن به كيش خود- اگر راستگو باشيد- بر شما منت مى نهد، به راستى كه خداوند بر گروندگان به آئين راستين منت نهاد كه از ميان ايشان پيامبرى برانگيخته تا فرازهائى را كه براى راه نمودن به سوى او بايسته است برايشان بخواند و ايشان را پاكيزه گرداند ونامه آسمانى و فرزانگى به ايشان آموزد، هر چند كه پيش از آن در گمراهى آشكار باشند.

/ 220