آواى سوم به دستور خليفه - ترجمه الغدیر جلد 15

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ترجمه الغدیر - جلد 15

عبدالحسین امینی؛ مترجمین: محمدتقی واحدی، علی شیخ السلامی، سید جمال موسوی، محمدباقر بهبودی، زین العابدین قربانی لاهیجی، محمد شریف رازی، علی اکبر ثبوت، جلال الدین فارسی، جلیل تجلیل

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

آواى سوم به دستور خليفه

بخارى و جز او از زبان سائب پسر يزيد آورده اند كه برنامه آوا دردادن در روز آدينه آغازش در روزگار برانگيخته خدا "ص" بود و درروزگار بوبكر و در روزگار عمر. و هنگام آن نيز به گاه بيرون شدن پيشوابود و به گاه بر پا شدن نماز. و چون روزگار عثمان رسيد و مردم بسيار شدندآواى سومى هم بيافزود كه در زوراء "زاء زبردار و واو ساكن، خانه اى در باز! ر" مى دادند و اين شيوه تا هم اكنون بر جاى مانده است

و در گزارش بخارى و ابو داود آمده است كه در روزگار پيامبر "ص" و بوبكر و عمر "ص" بانگ مسلمانى در روز آدينه آغازش در هنگامى بود كه پيشوا بر سر منبر مى نشست و چون عثمان به جاى ايشان نشست و مردم بسيار شدند عثمان دستور داد تا در روز آدينه براى بار سوم نيز "اذان" آواى مسلمانى در دهند، پس در زوراء آواز
به آن برداشتند و كار به همين گونه پايدار ماند.

و در گزارش نسائى آمده: عثمان دستور داد تا در روز آدينه براى بار سوم نيز آواى مسلمانى در دهند، پس در زوراء آواز به آن برداشتند.

و در گزارشى از همو آمده است كه چون برانگيخته خدا "ص" در روز آدينه بر فراز منبر مى نشست بلال آواى مسلمانى در مى داد و چون فرود مى آمد "اقامه" بانگ نماز در مى داد و در روزگار بوبكر و عمر نيز چنين بود.

و در گزارش ترمذى آمده: به روزگار برانگيخته خدا "ص" و بوبكر و عمر چون پيشوا بيرون مى شد بانگ مسلمانى در مى دادند و نماز را بر پا مى داشتند و چون عثمان برسر كار آمد آواى سومى هم در زوراء بيافزود.

و در گزارش بلاذرى در الانساب 39/5 از زبان سائب پسر يزيد چنين آمده: برانگيخته خدا "ص" چون براى نماز بيرون مى شد بانگ مسلمانى در مى دادند و سپس نماز را بر پا مى داشت، در روزگار بوبكر و عمر و در بهرى از روزگار عثمان نيز كار به همين گونه بود. تا عثمان در سال هفتم آواى سومى هم بيافزود كه مردم آن را نپسنديدند و گفتند نوآورى نادرستى است.

و ابن حجر در فتح البارى 315/2 مى نويسد چنان برمى آيدكه آن هنگام مردمان در همه شهرها كارعثمان را در پيش گرفتند زيرا وى خليفه اى بود كه فرمانش به كار بسته مى شد، با اين همه، فاكهانى چنان آورده كه نخستين كسى كه نخستين بانگ مسلمانى را پديد آورد در مكه حجاج بود و در بصره زياد و به من چنان رسيده كه مردمانى كه در باختر نزديك هستند تاكنون نيز جز يك بار براى ايشان بانگ مسلمانى داده نمى شود و ابن ابى شيبه آورده است كه پسر عمر گفت: " نخستين بانگ مسلمانى كه در روز آدينه دهند نوآورى است " كه هم گمان مى رود اين سخن را از آن روى گفته كه اين كار را درست نمى شمرده و هم گمان
مى رود كه مى خواهد بگويد: اين برنامه در روزگار پيامبر "ص" پياده نمى شده و هر چه در روزگار او نبوده نوآورى ناميده مى شود.

شوكانى نيز در نيل الاوطار 332/3 آن چه را در فتح البارى بوده بازگو كرده و هم عينى در عمده القارى گزارش پسر عمر را به اين گونه ياد كرده كه: " نخستين آواى مسلمانى كه در روز آدينه دهند نوآورى است " و هم آورده است كه زهرى گفت: " نخستين كسى كه نخستين بانگ مسلمانى را پديد آورد عثمان بود كه دستور داد براى مردم بازارها بانگ در دهند " و هم مى نويسد: در پاره اى گزارش ها آمده است كه عثمان سومين بانگ مسلمانى را كه در زوراء براى گرد آوردن مردم سر مى دادند پديد آورد- تا آن جا كه گويد: و گفته شده: نخستين كسى كه نخستين بانگ مسلمانى را پديد آورد درمكه حجاج بود و در بصره زياد

/ 220