انديشه خليفه درباره زكات اسب
بلاذرى در الانساب 26/5 با زنجيره اش از زبان زهرى آورده است كه عثمان از اسب زكات مى گرفت و اين كاراو را ناپسند شمردند و گفتند: برانگيخته خدا "ص" گفت: براى شما از زكات اسب و برده چشم پوشيدمو ابن حزم در المحلى مى نويسد 227/5: ابن شهاب گفته: عثمان پسر عفان از اسب زكات مى گرفت.
و به گونه اى كه در تعاليق الاثار به خامه قاضى ابو يوسف مى بينيم "ص 87" عبدالرزاق نيز گزارش بالا را از زبان زهرى بازگو كرده
امينى گويد: اى كاش اين دستور خودسرانه خليفه، هيچ پشتوانه اى در نامه خدا و آئين نامه پيامبر داشت ولى افسوس كه در گرامى نامه خدا يادى از زكات اسب نيست و آئين نامه ارجمند پيامبر نيز راهى ناساز با دستور وى را پيش پاى ما مى نهد. و در آن چه برانگيخته خدا "ص" درباره زكات نگاشته اين سخن او را هم مى خوانيم كه: در برده يك مسلمان و در اسب او چيزى بايسته نيست.
و هم از او "ص"رسيده است كه: براى شما از زكات اسب و برده چشم پوشيدم
- و به گزارش ابن ماجه: براى شما از زكات اسب و برده گذشت كردم-
و هم اين سخن: بر مسلمان نه در برده اش و نه در اسبش زكاتى نيست
و به گزارش بخارى: بر مسلمان در رهى اش و در اسبش زكاتى نيست
و به گزارشى از همو: بر مسلمان در رهى اش و در اسبش زكاتى نيست
و به گزارش مسلم: بر مسلمان در رهى اش و در اسبش زكاتى نيست
و به گزارش از همو: بر مرد مسلمان در رهى اش و در اسبش زكاتى نيست
و به گزارش ابو داود: اسب و برده زكات ندارد مگر زكات فطره براى برده
و به گزارش ترمذى: بر مسلمان در اسب و برده اش زكاتى نيست.
و گزارش نسائى نيز همچون نخستين گزارش مسلم است.