برداشت خليفه درباره نماز مسافر - ترجمه الغدیر جلد 15

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ترجمه الغدیر - جلد 15

عبدالحسین امینی؛ مترجمین: محمدتقی واحدی، علی شیخ السلامی، سید جمال موسوی، محمدباقر بهبودی، زین العابدین قربانی لاهیجی، محمد شریف رازی، علی اکبر ثبوت، جلال الدین فارسی، جلیل تجلیل

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

برداشت خليفه درباره نماز مسافر

بوعبيد در الغريب و نيز عبدالرزاق و طحاوى و ابن حزم از زبان بومهلب آورده اند كه: عثمان نوشت: به من گزارش رسيده كه گروهى به آهنگ بازرگانى يا فراهم آوردن باج يا چرانيدن چاربيرون مى شوند و آنگاه نماز را شكسته مى خوانند نمازشكسته تنها براى كسى است كه او را درپى كارى فرستاده باشند يا در برابر دشمن باشد.

و از زبان قتاده آورده اند كه عياش مخزومى گفت: عثمان به برخى از كار گزارانش نوشت: اقامت كننده در يك شهر، و نيز بيابانگردان و بازرگانان، نماز خود را شكسته نخوانند و نماز شكسته، تنها براى كسانى است كه توشه و توشه دان به همراه داشته باشند.

و به گزارش ابن حزم: عثمان به كارگزارانش نوشت: هيچ يك از باجگيران
و بازرگانان و كشتكاران نماز را شكسته نخوانند و تنها كسانى نماز را شكسته بخوانند كه... تا گزارش گذشته

و در لسان العرب مى خوانيم: در داستان عثمان "ض" آمده است كه او گفت: چرانيدن گوسفندان، شما را در نمازتان گول نزند زيرا به راستى كسى مى تواند نماز را شكسته بخواند كه او را در پى كارى فرستاده باشند يا در برابر دشمن باشد.

امينى گويد: عثمان اين قيد را براى نماز شكسته درسفر از كجا آورده؟ مگر هيچ يك از حديث هائى كه در اين باره رسيده و ماآن ها را در ص 182 تا 187 آورديم هيچ گونه قيدى دارد؟ و مگر دامه آن ها به آن گستردگى نيست؟ و پيش از آن هامگر دستور خداوندى در آن آيه، مطلق نيست كه مى گويد: و هنگامى كه در سفر باشيد باكى براى شما نيست كه نماز را كوتاه به جاى آريد كه بوحنيفه- و پيروانش- و ثورى و ابوثور، در عام شمردن دستور آيه چنان تند رفته اند كه آن را ويژه سفر مباح ندانسته و گفته اند كه سفر معصيت را نيز- همچون راهزنى و تبهكارى- در بر مى گيرد و اين را، هم ابن حزم درالمحلى 264/4 ياد كرده است و كه جصاص در احكام قرآن 312/2 و هم ابن رشد در بدايه المجتهد 163/1 و هم ملك العلماء در البدايع 93/1 و هم خازن در تفسير خود 413/1

/ 220