عقيده خليفه در جمع ميان دو خواهر برده
مالك در موطا 10/2 از ابن شهاب از قبيضه بن ذويب آورده است كه مردى از عثمان پرسيد آيا دو خواهر را كه برده اند مى توان با هم براى خود نگاه داشت عثمان گفت يك آيه اين كار را حلال كرده و يك آيه حرام، ولى من دوست ندارم كه چنين كنم راوى گفت: آن مرداز نزد وى بيرون شد و مردى از اصحاب رسول "ص" را ديدار كرده در اين باره از او سوال كرد و او گفت: اگر من قدرتى داشته باشم و ببينم كسى اين كار را كرده او را كيفر خواهم كرد ابن شهاب گفته: به نظرم اين دومى على بن ابيطالب بوده است.عبارت ديگر از بيهقى: ابن شهاب گفت قبيضه بن ذويب مرا خبر داد كه نيار اسلمى مردى از اصحاب رسول "ص" را پرسيد كه آيامرد مى تواند دو خواهر را كه برده اويند براى خود نگاه دارد او گفت: يك آيه اين كار را حلال كرده و يك آيه حرام و من خود اين كار را نخواهم كرد 0 راوى گفت: نياز از نزد آن مردبيرون شد و مردى ديگر از ياران رسول "ص" او را ديد و از او پرسيد: آن دوستت كه از وى فتوى پرسيدى چه فتوائى به تو داد؟ او گزارش را باز گفت و آن مرد گفت من تو را از اين كارباز مى دارم و اگر دو خواهر را با هم داشته باشى و من قدرتى داشته باشم تورا به سزائى ناخوش آيند خواهم رسانيد.
ملك العلماء در البدايع مى نويسد:روايت شده كه عثمان گفت: هر زنى را كه خداوند آزاد آن را حرام كرده برده آن را نيز حرام كرده مگر داشتن دو خواهر برده را با يكديگر.
جصاص در احكام القرآن مى نويسد: روايت شده كه عثمان و ابن عباس اين
كار را حلال مى دانستند و مى گفتند يك آيه آن را حلال كرده و يك آيه حرام. و مى نويسد: روايت شده كه عثمان اين كار را جايز ميدانست و روايت شده كه او حرام شدن و حلال شدن آن را نيز ياد كرد و گفت: نه دستور به انجام آن مى دهم و نه از آن نهى مى كنم و اين سخن او مى رساند كه او در آن مردد بوده و فتواى قطعى در حرام و حلال شمردن آن نداشته و مى شود كه در ابتدا قائل به جواز بوده وبعدها، از انتخاب يك قول خوددارى كرده و على فتواى قطعى در حرمت آن داشته است
و زمخشرى مى نويسد: آورده اند كه على و عثمان درباره نگه داشتن دو خواهر برده مى گويند: يك آيه آن را حلال كرده و يك آيه حرام و على قول به حرام بودن را ترجيح داده و عثمان قول به حلال بودن را.