نگاهى به برداشت خليفه - ترجمه الغدیر جلد 15

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ترجمه الغدیر - جلد 15

عبدالحسین امینی؛ مترجمین: محمدتقی واحدی، علی شیخ السلامی، سید جمال موسوی، محمدباقر بهبودی، زین العابدین قربانی لاهیجی، محمد شریف رازی، علی اکبر ثبوت، جلال الدین فارسی، جلیل تجلیل

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

نگاهى به برداشت خليفه

امينى گويد: مى بينيد كه آن چه اين مرد كردبر بنياد برداشتى بى پشتوانه بود كه نه با هيچ گونه روشنگرى، استوار مى گرديد و نه دست افزارى- از نامه خداو آئين نامه پيامبر- مايه پشتگرمى آن بود و هيچ پاسخى هم براى كارش نداشت جز همان سه بهانه اى كه- در برابر خرده گيران سپر خود نموده بود و كى؟ پس از آنى كه ارزيابى هاى موشكافانه پايش را در گل فرو برد و مانند غريقى كه خود را به هر خارو خسى مى آويزد به دست و پا زدن پرداخت، و تازه، آن سه دست آويز سست را نيز چون به عبد الرحمن پسر عوف باز نمود وى به نيكوترين
گونه اى بى پايگى اش را آشكار ساخت وهر كه در آن ها نيكو بنگرد بى چون و چرا درمى يابد كه اگر كسى در زمينه آئين شناسى، گامى استوار داشته باشدهرگز آن ها را بر زبان نمى راند- چه رسد به پيشواى مسلمانان!- اگر تنهاهمين كه زنش از مردم مكه بوده دستورى را كه درباره نماز شكسته رسيده از ميان ببرد بايد بپرسيم كدام يك از ياران پيامبر كه در گذشته ها از مكه به مدينه كوچيده بودند از اين ديدگاه مانند عثمان نبوده اند؟ بر اين بنياد پس هيچ يك از ايشان نمى توانسته اند نماز را شكسته بخوانند با آن كه آئين ما، شكسته خواندن نماز را بر همه مسافران بايسته گردانيده و كار زن هم دست مرد است و در ماندگار شدن و كوچ كردن دنباله رو او است و شوهر او تنها براى اين كه به شهر و ميهن نخستين زنش- كه هر دواز آن كوچيده اند- نزديك شده دستورى را كه درباره مسافر رسيده نبايد نديده بگيرد.

ابن حجر در فتح البارى 456/2 مى نويسد: احمد و بيهقى از گزارش عثمان آورده اند كه چون او در منى نماز را چهار ركعت خواند مردم براو خرده گرفتند و او گفت: من چون به مكه آمدم در آن جا زن گرفتم و راستى اين كه من شنيدم برانگيخته خدا "ص"مى گفت: " هر كس در شهرى زن بگيرد نماز او همچون نماز مردم آن شهر است " سپس گويد: اين گزارش درست نيست و در زنجيره ميانيجان آن به كسى برمى خوريم كه سخنش شايسته پشتگرمى نمى نمايد و براى نپذيرفتن آن همين بس كه پيامبر "ص" با زنانش به سفر مى رفت و نماز را شكسته مى خواند.

و ابن قيم بهانه هائى براى خليفه برشمرده ومى گويد: او در منى زن گرفته بود و مسافر چون در جائى درنگ كند و زن بگيرد يا در آن جا همسر گرفته باشد نماز را شكسته نمى خواند و در اين باره گزارشى هم با زنجيره گسسته از زبان پيامبر "ص" آورده اند و عكرمه پسر ابراهيم ازدى از زبان ابو ذئاب واو از زبان پدرش آن را بازگو كرده، به اين گونه: عثمان با مردم در منى چهار ركعت نماز گزارد و گفت اى مردم من چون آمدم در اين جا زن گرفتم و ازبرانگيخته خدا "ص" نيز شنيدم كه مى گفت: چون مردى در شهرى زن گرفت نمازاو مانند نماز مردم آن
شهر است. گزارش بالا را، هم امام احمد "ره" در مسند خود 62/2 آورده و هم عبد الله پسر زبير حميدى در مسند خود. با اين همه، بيهقى- از دو ديدگاه- آن را سست و ناتوان شمرده- يكى اين كه زنجيره اش گسيخته است و ديگر اين كه گزارش هاى عكرمه پسر ابراهيم را سست و ناتوان مى شمرده ابو البركات ابن تيميه گفته: مى شود از بيهقى بازخواست كنيم كه سخن او درباره عكرمه بر چه بنيادى بوده. زيرا بخارى او را در تاريخ خود ياد كرده و نكوهشى بر وى روا نداشته با آن كه شيوه وى در شناساندن گزارشگران اين است كه از يادآورى نكوهش هائى كه از ايشان شده خوددارى نمى نمايد و آسيب پذيرى سخنانشان را نديده نمى انگارد. و تازه احمد- و پيش از او پسر عباس- آشكارا بر آن رفته اند كه مسافر چون در جائى زن بگيرد نبايد نماز را شكسته بخواند و بو حنيفه "ره" و مالك و ياران آن دو نيز همين گفته اند و اين بهترين پشتوانه اى است كه براى كار عثمان مى توان يافت.

/ 220