انديشه خليفه درباره جنابت
مسلم در صحيح از زبان عطاء پسر؟؟؟ آورده است كه زيد پسر خالد جهنى مرا گزارش كرد كه من از عثمان پسر عفان پرسيدم اگر مردى با زنش بياميزد و نطفه از وى بيرون نيايدچه كند؟ عثمان گفت به همان گونه كه براى نماز، وضو مى گيرد اين جا نيز وضو بگيرد و نره خود را بشويد و عثمان گفت: اين دستور را از برانگيخته خدا "ص" شنيدم.بخارى نيز در صحيح خود گزارش بالا را با افزونى هائى آورده و با اين پرداخت:عثمان پسر عفان را پرسيدند كه چون مردى با زن بياميزد و نطفه از وى بيرون نيايد چه كند؟ او گفت غسل بر گردن او نيست. و سپس گفت: اين دستور را از برانگيخته خدا "ص" شنيدم. گزارشگر گفت: پس از آن همين پرسش را از على پسر ابوطالب و زبير پسر عوام و طلحه پسر عبيد الله و ابى پسر كعب كردم و آنان نيز همين سخن رااز سوى پيامبر "ص" بازگو كردند. بخارى
از راه ديگرى نيز همين گزارش را آورده و در آن، به جاى اين فراز " آنان نيز همين سخن را از سوى پيامبر بازگو كردند " مى خوانيم: همان دستور را به وى دادند.
احمد نيز در مسند خود 63/1 و 64گزارش بالا را آورده و در آن جا مى خوانيم: از على پسر ابوطالب "ض" وزبير پسر عوام و طلحه پسر عبيد الله و ابى پسر كعب نيز همين پرسش را كردم و ايشان همان دستور را به وى دادند ودر ساختمان گزارش او، اين فراز " ازسوى برانگيخته خدا " به چشم نمى خوردو بيهقى نيز در السنن الكبرى 164/1 و 165 گزارش را با هر سه ساختمان آن آورده است.
امينى گويد: چنين بوده است چون و چند آئين شناسى خليفه در هنگام فرمانروائى اش با آن كه اين سخن خداى برتر از پندار در پيش رويش بوده: نه هنگام مستى به نماز نزديك شويد- تا بدانيد چه مى گوئيد- و نه هنگام جنابت- مگر آن گاه كه راهگذر باشيد- تا غسل كنيد. سوره نساء آيه43
شافعى در كتاب الام 31/1 مى نويسد: خداوند گرامى و بزرگ، غسل كردن به هنگام جنابت را بايسته گردانيد و در زبان تازيان چنان شناخته گرديده كه جنابت از آميزش با زنان پديد مى آيد هر چند كه همراه با آميزش آب جهنده اى بيرون نيايد. كابين و نيز كيفر براى آميزش ناروا و جز آن هم به اين گونه بايسته مى گردد، و هر كس در باره او بگويند كه از زنى جنب شده به خرد ما چنان مى رسد كه با وى آميخته هر چند نطفه از وى بيرون نيايد "برگردان سخن شافعى به يارى روشنگرى ربيع"