ترجمه الغدیر جلد 15

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ترجمه الغدیر - جلد 15

عبدالحسین امینی؛ مترجمین: محمدتقی واحدی، علی شیخ السلامی، سید جمال موسوی، محمدباقر بهبودی، زین العابدین قربانی لاهیجی، محمد شریف رازی، علی اکبر ثبوت، جلال الدین فارسی، جلیل تجلیل

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

گزارش بالا را ابن تركمانى هم در دنباله سنن بيهقى 144/3 آورده است. احمد پيشواى حنبليان در مسند خود 44/2 آورده است كه عبد الله پسر عمر گفت ما با برانگيخته خدا "ص" بيرون شديم و او نماز سفر را شكسته "دو ركعتى" مى خواند پس از او بوبكر و عمر نيز همين برنامه را داشتند تا عثمان پس از شش سال از فرمانروائى اش كه بر همين شيوه بود، نماز را چهار ركعت خواند.

و بيهقى در السنن الكبرى 153/3 از زبان ابو نضره آورده است كه مردى از عمران پسر حصين پرسيد: برانگيخته خدا "ص" در سفرها چگونه نماز مى خواند او گفت: به انجمن ما بيا پس گفت: به راستى كه اين مرد از من پرسيد نماز برانگيخته خدا "ص" در سفر چگونه بود، اين رااز من فرا گيريد كه برانگيخته خدا "ص" هيچ سفرى نرفت مگر- تا هنگام بازگشت- نماز را دو ركعتى خواند و مى گفت " اى مردم مكه برخيزيد و دو ركعت ديگر نماز بگزاريد كه ما در سفر هستيم " در جنگ حنين و طائف نيز دو ركعت نماز گزارد
و به آهنگ عمره به جعرانه آمد، پس از آن با بوبكر "ض" از خانه خدا ديدار كردم و عمره به جا آوردم و او نماز رادو ركعتى مى خواند نيز با عمر پسر خطاب "ض" بودم و او نماز را دو ركعتى مى خواند و هم در آغاز فرمانروائى عثمان با او بودم و او نماز را دو ركعتى مى خواند سپس عثمان در منى نماز را چهار ركعتى خواند و ترمذى در صحيح خود 71/1 گزارش را به اين گونه آورده: " شش سال يا هشت سال از فرمانروائى عثمان با او بودم و او نماز را دو ركعتى مى خواند " سپس گويد: اين گزارشى نيكو و درست است.

و در كنز 240/4 از زبان دارقطنى مى شنويم كه ابن جريج گفت حميد ضمرى از پسر عباس پرسيد: من هنگامى كه درسفر هستم نماز را شكسته بخوانم يا نه؟ پس پسر عباس گفت: تو آن را شكسته نمى خوانى و چهار ركعتى مى خوانى و شيوه برانگيخته خدا "ص" چنين است:برانگيخته خدا "ص" با دل آسوده و بى آن كه از هيچ كس جز خدا پروائى داشته باشد بيرون شد و- تا هنگام باز- گشت نماز را دو ركعتى خواند پس از او بوبكر بى آن كه از هيچ كس جز خدا پروائى داشته باشد بيرون شد و- تا هنگام بازگشت- نماز را دو ركعتى خواند پس از او عمربا دل آسوده بى آن كه از هيچ كس جز خدا پروائى داشته باشد بيرون شد و- تا هنگام بازگشت- نماز را دو ركعتى خواند، پس از او عثمان نيز در دو سوم يا پاره اى از روزگار فرمانروائى اش به همين گونه رفتار كرد و سپس آن را چهار ركعتى خواند و همين را امويان دست آويز گرفتند. ابن جريج گفت: گزارش به من چنان رسيد كه او در منى از شكسته خواندن نماز سر باز زد و بس، از اين روى كه يكى از تازيان چادرنشين در پرستشگاه خيف در منى او را آواز داد و گفت: اى فرمانرواى گروندگان! از آن نخستين سال كه ديدم تو نماز را دوركعتى خواندى من هميشه آن را دو ركعتى خوانده ام پس عثمان بترسيد كه مردم نادان گمان برند نماز هميشه دو ركعت است پس در منى از شكسته خواندن آن سر باز زد.
و احمد در مسند 94/4 آورده است كه عباد پسر عبد الله گفت: چون معاويه به آهنگ ديدار از خانه خدا بر ما- درآمد نماز ظهر را در مكه دو ركعت خواند سپس به سوى دار الندوه "= نام جائى = خانه توده" بازگشت پس مروان و نيزعمر و پسر عثمان بر وى درآمدند و او را گفتند: تو بر كار عمو زاده ات "عثمان" خرده گرفتى زيرااو نماز را شكسته نمى خواند. و هم عباد گفت: وچون عثمان به مكه مى آمد هر يك از نمازهاى ظهر و عصر و عشا را چهار ركعت مى خواند و شكسته نمى خواند سپس چون به سوى منى و عرفه بيرون مى شد نماز را شكسته مى خواند و چون برنامه ديدار از خانه خدا را به انجام مى رساند و در منى درنگ مى كرد نماز را شكسته نمى خواند. گزارش بالا را ابن حجر در فتح البارى 457/2 و شوكانى درنيل الاوطار 260/2 آورده اند.

/ 220