ترجمه الغدیر جلد 15
لطفا منتظر باشید ...
گويا خليفه از اين همه گزارش ها به دور بوده نه آن ها را شنيده و نه در مغز خود نگاهداشته يا اين كه شنيده و خواسته است- در برابر آئين نامه بى چون و چراى پيامبر برداشتى از خود را بايسته گرداند يا اين كه او تنها روزگارى از آغاز اسلام را به ياد داشته كه دستور غسل هنوز داده نشده بود و آن چه را هم مى پنداشت در اين باره از برانگيخته خدا شنيده براى همان روزگار بوده كه- چون او در جستجوى آموزش برنيامده- گمان برده است كه همان دستور- براى هميشه- بايد به كار بسته شود. و به گفتگوهاى آئين شناسان گوش نداده تا بداند كه چه آئينى در اين باره گذرانده شده و خود به همين گونه مانده است، تا چه بر كسانى كه از اين دستور آگاه بودند و چه بر نا آگاهان، پيشوائى و فرمانروائى يافته و پايگاهش وى را از يادگيرى و آموزشى، پرهيز داده و آنگاه كه پرسشى در اين باره از او كردند و چاره اى جز روشنگرى دستور نيافته در پاسخ، برداشت خودسرانه خويش يا همان فرمانى را بازگو كرد كه از روزگارى دراز، پيش از گذشتن آئينى در اين باره، به ياد داشته است.
شايد هم او دستور نسخ شده اى را شنيده و دستور نسخ كننده آن را نشنيده بود- و اين سخن را براى سازش با پندار آنان مى گوئيم كه گويند با مقرر شدن غسل، هم اين دستور پيامبر:" غسل هنگامى بايسته است كه نطفه اى از مرد بيرون آيد " نسخ شده و هم سخنانى همانند آن در اين زمينه: چون شتاب داشتى يا دچار كم آبى بودى بر توغسل نيست و بايد وضو بگيرى و اين را باز با گردن نهادن به آن مى گوئيم كه وضو گرفتن تنها به جاى غسل، دستورى براى اين زمينه بوده و سخن او"ص": هنگامى غسل بايسته است كه نطفه اى از مرد بيرون بيايد درباره آميزش با زن بوده. اگر هم سخن پسر عباس را در پيرامون آن بپذيريم، نمى توان گفت كه آن دستور نسخ شده، زيرابر بنياد روشنگرى او، خواست پيامبر آن است كه اگر كسى خواب آميزش ديد و نطفه اى از وى بيرون نيامد غسل بر گردن او نيست چنان كه در جاى ديگر نيز خود او "ص" آشكارا گفت: كسى كه خواب آميزش ديد و نطفه اى از وى نيامد غسل بر او بايسته نيست پس آن جا كه غسل برگردن كسى نيست هيچ پيوندى با اين زمينه نخواهد داشت تا يكى را دستور نسخ شده و ديگرى را دستور نسخ كننده بشماريم.
قسطلانى در ارشاد السارى 331 / 1 و نووى در روشنگرى صحيح مسلم كه در كنار الارشاد چاپ شده مى نويسند:توده ياران پيامبر و آيندگان ايشان گفته كه اين دستور نسخ شده و خواستشان از نسخ آن است كه در آغاز كار، اگر كسى با زن مى آميخت و نطفه اى از وى بيرون نمى آمد غسل برگردن او نبود و سپس غسل بايسته گرديد، و پسر عباس و جز او بر آن رفته اند كه اين دستور، از آغاز هم درباره آن نبوده تا سپس نسخ شود، زيرا خواست پيامبر از آن سخن اين بوده كه اگر كسى خواب آميزش با زن ديد و نطفه از وى بيرون نيامد غسل بر وى نيست و اين فرمان هم بى چون و چرا سر جاى خود است