ترجمه الغدیر جلد 15

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ترجمه الغدیر - جلد 15

عبدالحسین امینی؛ مترجمین: محمدتقی واحدی، علی شیخ السلامی، سید جمال موسوی، محمدباقر بهبودی، زین العابدین قربانی لاهیجی، محمد شریف رازی، علی اکبر ثبوت، جلال الدین فارسی، جلیل تجلیل

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

روايتى از قول ابو حنيفه نيز بر اين است كه اگرانسان بتواند خود را از افتادن در كار منافى با احرام بدور دارد احرام بستن از نزد كسانش بهتر است وگرنه كه از ميقات، برخى از شافعيان نيز همين را گفته اند

و ابن حزم ظاهرى بر خلاف اصول گويد: " اگر پيش از رسيدن به اين ميقات ها احرام ببندد و بر آن جاى ها بگذرد احرام او پذيرفته نيست و مى تواند چون به ميقات رسد نيت كندكه دوباره احرام مى بندد " و اين قول را به داود و اصحاب او نيز نسبت داده و اين قولى است كه به گفته نووى- بدليل اجماعى كه پيشتر بر خلاف آن حاصل شده- مردود است و ابن منذر گويد اجماع علما است كه هر كس پيش ازرسيدن به ميقات، احرام بندد محرم است 0 و خطابى و ديگران نيز در اين مورد، نقل اجماع كرده اند

و شوكانى در نيل الاوطار 26/5 اين را كه مقدم داشتن احرام بر ميقات جايز است ، ياد كرده و آن چه را در پيرامون اين آيه: " حج و عمره را براى خدا به انجام رسانيد " گذشت دليل خود گرفته و سپس گويد:
اين كه صاحب المنار مى گويد: " اگر اين كار برتر بود همه صحابه آن را ترك نمى كردند " سخنى بر خلاف قانون استدلال است و در تلخيص، حكايت كرده- كه به نقل احمد- ابن عيينه حديث را به اين گونه تفسير مى كرده كه فقط قصد سفر از نزد كسان، بايستى براى حج و عمره باشد ولى اين معنى نه با كلمه اهلال "- احرام بستن" كه در حديث اين باب آمده سازش دارد و نه با كلمه احرام در حديث بوهريره

دقت در منقولات گذشته- اعم از سخنان پيامبر و ديگران- مى رساند كه احرام بستن پيش از رسيدن به ميقات اجماعا جايز است و اختلاف در اين است كه آيا بهتر است پيش از آن احرام بست يا از همانجا، ولى خليفه به گونه اى كه شايسته بوده در اين باره تامل ننموده و اجتهاد لازم را به كار نينداخته، يا از سنت منقول پيامبر بى خبر بوده كه شروع كرده است به سرزنش عبدالله پسر عامر، يا خوش ميداشته كه درباره اين مساله فتوائى مخصوص داشته باشد با آن كه شمس الدين بو عبدالله ذهبى گفته:

" علم همان سخنى است كه خدا و رسول او گفته اند- البته اگر نسبت آن به ايشان مسلم باشد- و نيز اجماع است،پس در اين زمينه ها بكوش.

بپرهيز كه از روى نادانى، سخن پيامبر و فتواى يك فقيه را در كنار هم نهى و هر دو را برابر شناسى.

" اينك با من بيائيد تا نگاهى ديگر بيفكنيم به آن چه از قول ابن حزم آورديم كه " عثمان هيچ كار نيكوئى را عيب نمى گرفته 000" تا ببينيم اين سخن هيچ دليلى ندارد مگر خوشبينى به عثمان و اين صفت را نيز اگر چه در روبرو شدن با كارهاى همه مسلمانان- تا وقتى مانعى نباشد، بايستى حفظ كرد ولى روش آن مرد نمى گذارد كه چنان خوش بينى هائى را درباره او روا بشمريم. درباره مساله طرح شده نيز سنت ثابت پيامبر را دانستى و آن گاه جلوگيرى عثمان ازرفتار بر طبق آن، به جز مخالفت با سنت معنى ندارد و كار ساده اى هم نيست كه
به خاطر احترام به كسى و تبرئه روش او، سنت پيامبر را بكوبيم زيرا در همه عبادات، آن چه بايد مورد پيروى قرار گيرد برنامه اى است كه وضع شدن آن به وسيله شارع به ثبوت رسد و هر كس هم باآن مخالفت كند- هر كه خواهد باشد- بايستى بر او خرده گرفت.

اين هم كه بهانه آورده احرام بستن پيش از ميقات موجب توهين به عبادت است، بسيار كودكانه مى نمايد و آخر چه توهينى به آن است كه- مطلقا به قصد قربت- كسى پيش از ميقات، آماده احرام شود؟ گذشته از آن كه اين كار، خود تعظيم و احترام به شعائر الهى است، و توهين ناروا به عبادت، تنهادر آن جا پيش مى آيد كه آراء خودسرانه و دلخواهانه را در مورد آن دخالت دهند. آن چه را كه زبان هاتان به دروغ وصف مى كند نگوئيد كه اين حلال است و اين حرام، تا بر خدا دروغ ببنديد زيرا كسانى كه به ناروا بر خدا دروغ بندند رستگار نمى شوند نمل 116



/ 220